یادداشت آریانا سلطانی
1403/11/12
ایران؛ جامعه کوتاه مدت به قلم محمدعلی همایون کاتوزیان ترجمه عبدالله کوثری . بخشی از کتاب: « فقدان تداوم درازمدت سبب میشد انباشت تغییرات در درازمدت بسیار دشوار شود، از جمله: انباشت درازمدت مالکیت، ثروت، سرمایه و نهادهای اجتماعی و خصوصی، حتی نهادهای آموزشی.» کتاب حاضر مجموعهای از چهار مقاله است که به بحران توسعه نیافتگی و موانع توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران با دیدگاهی تاریخی و فرهنگی نظر میافکند. دو مقاله نخست که مکمل یکدیگراند به نظریه جامعه کوتاه مدت ایران و فقدان تداوم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میپردازند. مقاله سوم در مورد انقلاب مشروطه و انقلاب برای قانون است و مقاله چهارم چهره ملکاشعرا بهار را در بحبوحه تحولات مشروطه خواهی ترسیم کرده است. در مقاله نخست دکتر کاتوزیان علل کوتاه مدت بودن جامعه ایران و یا به قول ایشان «دورههای کوتاه مدت به هم پیوسته تاریخ ایران» را ناشی از سه عامل میداند. یکی مسئله مشروعیت یابی و مشروعیت زدایی. دوم مسئله ناامنی جان و مال و دیگری فقدان انباشت و توسعه اقتصادی. مقاله دوم در مورد بحران مشروعیت یابی و مسئله فره ایزدی در فرهنگ سیاسی ایران است که ایشان از شاهنامه، تاریخ بیهقی و دیگر متون تاریخی و فرهنگی و ادبی مصداقهایی گردآوری نمودهاند تا که مسئله مشروعیت یابی را شرح دهند. مشروعیتی که با پیروزی مدعی قدرت و حفظ قدرت توسط مدعی کسب شده و هیچ سازوکار مشخص، مکتوب و از پیش معین شدهای ندارد.(برخلاف سلطنتهای مطلقه اروپایی و غربی) مقاله سوم نگاهی به انقلاب مشروطه، آرمانها و مرامنامهها و خواستههای آن و دلایل ناکامیاش است. انقلابی که در پاسخ به همین خلا چهارچوب قانونی حکمرانی و مشروعیت یابی طرح ریزی شد و در همین سیاست حذف و صفر و صدیهای فرهنگی ایرانی سترون ماند. مقاله چهارم نیز به چهره بهار در قالب فعالی سیاسی و فرهنگی میپردازد که روشنفکری ایرانی بود. به طور کلی تا زمانی که مشروعیت در گرو پیروزی باشد و حاکم پیروز به واسطه فره ایزدی تسلط بر نیروهای رقیب مالک جان و مال بوده و نماینده خدا بر زمین قلمداد شود -به هیچ قدرتی از جمله قانون جواب نداده و مسئول اعمال خود نباشد- همچنین جان و مال افراد نه حقوق آنها در حفاظت قانون بلکه امتیازی قابل بازپس گیری بوده و حاکم مالک تام باشد، حتی انباشت سرمایه که به قول آدام اسمیت لزوم پیشرفت و توسعه است رخ نداده و گشایشی حاصل نخواهد شد. یعنی قانون، قانون و قانون. مسیری که مشروطه طی کرد و هیچگاه کامل نشد تنها راه برقراری صلح و عدالت است. مسئلهای که شایان ذکر است این بود که دکتر کاتوزیان به خوبی تفاوت میان طبقات فئودال، اریستوکرات و بورژوا را با نظام حکمرانی ایرانی، چه قبل و چه بعد از اسلام شرح دادهاند و طبق نظر ایشان و همچنین واقعیتهای تاریخی و سیاسی، در ایران هیچگاه طبقه مالک و زمیندار اروپایی وجود نداشته که طی چندین نسل انباشت سرمایه داشته باشد. چرا که بعد از هر تغییر حکومت و یا حتی جابه جایی قدرت، اموال و حتی کاشانه افراد نیز از آنها گرفته میشد. مگر موارد بسیار بسیار استثنایی. بنابراین آرمانهای حزب توده و دیدگاه طبقاتی و تاریخی آنها در ایران همچو ماهیگیری در وسط کویر بوده است. مورد دیگر این که به نظر شخصی بنده آنچه دکتر کاتوزیان مسئله مشروعیت میدانند و آنرا عامل عدم توسعه ذکر میکنند، برخی مواقع در ظلمات تاریخ ایران نوری برای تداوم حیات این کشور بوده است. نمونه آن نادرشاه بود که در وضعیتی که ایران به مغاک نابودی کشیده میشد دقیقا با همین توصیفات بر دشمنان تمامیت ارضی ایران پیروز و مشروعیت حکومت یافت. شاید از دیدگاه غربی چنین نظام مشروعیت یابی فاقد نظم و ترتیبی قانونی باشد، اما در سرزمینی که مدام مورد هجوم بوده و خاندانهای سلطنتی کشته و معدوم میشدند، میتوانست عملکردی کارآمد در سختی و بلا داشته باشد. در پناه خرد
(0/1000)
نظرات
1403/11/13
فارغ از بحث سرمایه داری ایشون ولی بحث فره ایزدی تا جایی که مطالعه کردم همه تایید میکنن این نگرش رو، فقط دعوا روی این قضیه هست که کی واقعا متصل به خدا بوده😅 حتی محمد رضا پهلوی با اون همه سکولار بودنش بازم یه جاهایی میگه یک حس ها و الهام هایی دارم😁😁
0
آریانا سلطانی
1403/11/16
1