یادداشت

شجاع باش دختر
        در اواسط ٢١ سالگی این کتاب را خواندم :) و فکر می‌کنم دیگر دیرتر از این نمیشد :) فکر میکنم بهتر  بود تا قبل از آن کمی از  شیرینی تَرس های دختر بودنم بچشم و خوب آنها رو بشناسم تا اینکه با خواندن این کتاب بتوانم، آنها رو خوب بیاد آورم. در این کتاب خواندم، چرا همیشه فکر میکردم شاگرد آخر کلاس ریاضی ام و اطلاعاتم از ریاضی با پسر خاله ی ٣ ساله ام برابری می‌کند، چرا هیچ وقت نتوانستم دستم را سر کلاس زیست شناسی بلند کنم و به معلممان بگویم که قسمتی که درس می‌دهد اشتباه است، اینکه چرا همیشه بجای کمی شجاعت به خرج دادن و تجربه های جدید، ویژگی های ظریف زنانگی ، باید و نباید های جامعه را به جان خریدم.  با خواندن این کتاب حداقل الان میتوانم دیگر به پذیرم نه من آنقدر خنگم که جمع و تفریق های ریاضی را بفهمم و آنقدر که باید در قاب های جامعه قرار بگیرم و بخواهم شبیه بقیه باشم. اگر دختر هستید و این نوشته را  می‌خوانید پیشنهاد میکنم اگر تنها اگر و تنها اگر، حس میکنید رویاهای خنده  داری دارید که از نظر دخترهای همسن و سالانتان، یک بلند پرداز و بیکار خطاب می‌شوید، این کتاب را بخوانید. حداقل اینطور می‌فهمید چه طور  باید به دختر بلند پرواز تری و از نظر همسن و سالانتان دیوانه تر خطاب شوید:)
با تشکر یک دخترک ٢١ ساله ی کنکوری ١۴٠٢
      

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.