یادداشت سمیرا صفار

سمیرا صفار

سمیرا صفار

7 روز پیش

        در دل طبیعت روستایی انگلستان، قصه‌ی زن جوانی رو می‌خونیم که نه فقط صاحب مزرعه، که صاحب اراده و انتخاب‌های خودش هم هست: بثشیبا اوردن. زنی که بین سه خواستگار، سه شکل متفاوت از عشق، گیر افتاده.
گابریل اوک، مردی باوقار و صبور.
بولدوود، مردی تنها و جدی.
و تروی، افسر جوان و جذابی که قلب بثشیبا رو به تلاطم می‌ندازه.

اما این کتاب فقط قصه‌ی عاشقانه نیست...
🌾 روایتی‌ست از صبر، غرور، تصمیم‌های اشتباه، و رشدی که گاهی با درد همراهه.
فضای داستان پر از طبیعته، پر از جزئیات قشنگ زندگی روستایی. هاردی طوری مینویسه که انگار توی اون مزرعه‌ها نفس می‌کشی.

💗 من این کتاب رو خیلی دوست داشتم.
برام دلنشین، پرکشش و پُر معنا بود.
نه فقط به خاطر ماجرای عاشقانه‌اش، بلکه برای فضایی که ساخت و آدم‌هایی که تا مدت‌ها تو ذهنم موندن.
اگر دنبال داستانی آرام، اما عمیق و انسانی هستی، این یکی از اون انتخاب‌های فراموش‌نشدنیه. ترجمه رو دوست نداشتم روان نبود.

      
46

11

(0/1000)

نظرات

نجمه صافدل

نجمه صافدل

6 روز پیش

سپاس برای معرفی🙏📚. همخوانیِ خوبی بود. بیش باد
1

1

سمیرا صفار

سمیرا صفار

6 روز پیش

سپاس از زحماتت برای همخوانی مون.❤️ 

0

Amen gh

Amen gh

6 روز پیش

تشکر برای نگاه متفاوت و قشنگت به کتاب و معرفی اون همخوان  عزیز🌸

0