یادداشت عطیه عیاردولابی

شهرهای گمشده
        چند سال پیش نمی‌دونم تو استوری اینستاگرامی کی دیدم که عکس این کتاب رو گذاشته و نوشته بود بی‌نظیر بود از دستش ندین. انقدری یادم هست که اون صاحب استوری از نظر من صاحب‌نظر بود و پیشنهادش قابل اعتنا. اما هر وقت دنبال کتاب گشتم نبود؛ نه تو کتابفروشی‌ها و نه تو سایت‌ها.

هر از گاهی که لیست کتاب‌هام رو به مرحله خرید می‌رسوندم این کتاب رو هم می‌جستم. و خوشبختانه بالاخره جوینده‌ی یابنده شدم.

حالا من بودم و کتابی که با کلی ناز و کرشمه به دستم رسیده بود و من براش احترام زیادی قائل بودم. مدتی طول کشید تا شروع کنم به خوندنش. در حد سه چهار صفحه خوندم. فضای شروعش با هر رمان وطنی و ایرانی که تا به حال خونده بودم متفاوت بود. از موقعیت مکانی که گفته بود تا شخصیت مرموزش که عملا مسلمان نبود اما خطبه‌ای از نهج‌البلاغه رو حفظ بود.

اما این وصال ادامه نداشت. متن کتاب در عین جذابیت نیازمند تمرکزی بود که اون دوره نداشتم. بعد چندماه فاصله دوباره شروعش کردم و با ولع خوندمش.
کتاب در نوع و ژانر خودش واقعا بی‌نظیره. تو رمان‌های ایرانی، رمان سیاسی-امنیتی زیادی نمیشه نام برد؛ حداقل من موردی یادم نمیاد و قطعا اگر هم باشه به عدد انگشت‌های دو دست نمی‌رسه. منظورم از رمان امنیتی-سیاسی یه کار درست درمون و حسابیه نه داستان‌های اروتیک و عامه‌پسند حدادپور جهرمی.

آیدا مرادی آهنی تو پرداخت شخصیت عالی کار کرده. کاملا با اونها همراه میشی و نظاره‌گر کارها و تصمیم‌هاشون هستی. به آدم‌هایی نزدیک میشی که تو شرایط عادی هرگز نمی‌تونی از نزدیک اونها رو ببینی چه برسه به اینکه باهاشون دمخور بشی و درکشون کنی. در عین حال از شخصیت‌هاش جانبداری نمی‌کنه و اجازه میده واقعیتشون رو ببینی و خودت تصمیم بگیری چه نظری نسبت بهشون داشته باشی.
اواسط داستان با سابقه خرابی که از اکثر نویسنده‌های ایرانی و رمان‌هاشون تو ذهن داشتم، فکر می‌کردم مرادی داره به طور زیرپوستی، ایران، نظام، اطلاعاتی‌ها و گروه موسوم به حزب اللهی‌ها رو مسخره و تخطئه می‌کنه و بدین وسیله برای محیا قوامیان، شخصیت اصلی‌اش توجه مثبت می‌خره تا بهش حق بدیم هر کاری می‌کنه درسته. اما هر چه داستان جلوتر رفت اون مسئله عدم جانبداری نویسنده بهتر خودش رو نشون داد. 

نمیشه گفت داستان جای ایراد و ان‌قلت نداره. مثلا من نفهمیدم اگر محیا تصمیم گرفته اون سبک زندگی دوران نوجوانیش رو کنار بذاره که در بیت آیت‌الله قوامیان و به عنوان دخترش یاد گرفته بود، چرا تو زمان حال روی گوشیش اپ اذان با سه موذن مختلف برای نمازهای مختلف داشت و حتی روزه می‌گرفت. محیایی که توی همه چیز بی‌قیدی رو پیشه کرده بود و از این وضعیت هم راضی بود چرا این مناسک مذهبی رو به‌جا می‌آورد.

اما با همه اینها انقدر از پیرنگ، شخصیت‌ها و اتفاقات داستان لذت بردم که ترجیح میدم خیلی مته رو خشخاش نذارم و همه شما رو دعوت کنم به خوندن این رمان. 
      
781

32

(0/1000)

نظرات

رفت در لیست خواهم خواند ها 👌🏼
1

1

نوش جان! 

1

ممنون بابت معرفی کتاب
این کتاب برای معرفی به نوجوان هم مناسب هست؟
و اینکه می‌تونه در یک طرح کتابخوانی قرار بگیره؟
2

1

نه برای نوجوان مناسب نیست. هم روابط آزاد توش داره (البته اروتیک نیست) هم مطلبش سنگینه. اما برای جمع‌خوانی آره کار جالبی میشه. 

1

متشکرم 🌻
@Atiehayyar 

0