یادداشت 🎭 محمد رضا خطیب 🎬
1404/5/11

کارآگاه استیونز وارد می شود. تا به حال کتابی از فاکنر نخونده بودم اما از احمد اخوت کتاب " خاطرات کتابی " رو خونده بودم که در یادداشتش به طور مفصل نوشتم که چقد از آدم هایی که عاشق ورق و کتاب هستند خوشم میاد چون خیلی باهاشون همذات پنداری می کنم. چیزی که این کتاب های طاقچه و فیدیبو از آدم میگیرن و هرکاری هم که بکنیم ، باز کتاب کاغذی یک چیز دیگه ست. کتاب اخوت به خوبی این رو به شما اثبات میکنه که خود " ابژه " کتاب ، فارغ از چیزی که درونش نوشته شده باشه ، میتونه شما رو شیفته خودش بکنه. ویلیام فاکنر ، یکی از بزرگترین نویسنده های آمریکاست که با اثر بزرگش خشم و هیاهو بیشتر شناخته میشه اما فاکنر علاوه بر این کار چند داستان خوب و درجه یک دیگه هم داره مثل گل سرخی برای امیلی ، رکوئیم برای یک راهبه ( که آلبرکاموی عزیز تونست با موفقیت با یک اقتباس نمایشی گند بزنه توش ) ، انبارسوزی و... من با خوندن این کتاب بود که فهمیدم ، فاکنر ، جنایی نویس خوبی هم هست و یک کارآگاه خلق کرده به اسم استیونز که اینقد دقیق و درست و جذاب خلق شده که براش سالشمار زندگی هم نوشتند . این کاراکتر از روی یکی از دوستان صمیمی فاکنر برداشته شده که یک وکیل بوده . احمد اخوت در مقدمه کتاب به خوبی درباره این کارآگاه توضیح میده . کارآگاهی که از جنس خانم مارپل و پوآرو و شرلوک هولمز و مگره نیست اما مثل همون افراد نگاه تیزبینی داره . کتاب حاوی ۵+۱ داستان جنایی کوتاه از فاکنره که شخصیت اصلیش همین کارآگاه استیونزه. داستان اول " مو " یک داستان جنایی نیست اما چون برای اولین بار استیونز در این داستان ظاهر شده ، در این مجموعه اومده . داستان ها به شدت زیبا و دوست داشتنی هستند. فضای داستان ها روستایی اند و تا حدودی ما رو به یاد ادبیات درخشان قرن نوزده روسیه میندازه اما فرم داستان ها تفاوت زیادی با اون فضا داره. در این داستان ها برعکس چیزی که در آثار کارآگاهی آگاتا کریستی یا ژرژ سیمون یا آرتور کانن دویل می بینیم ، خود جنایت مسئله نیست بلکه زمینه های جنایت و انسان های درون حادثه مهم ترن. داستان اونها بیشتر روایت میشه و وقتی جنایت اتفاق میفته ، ما اهمیت زیادی بهش نمیدیم چون مجذوب داستان آدم های قصه شدیم. استیونز مثل بقیه کارآگاه ها میاد و به جنایتی که خیلی ساده به نظر میرسه و به قول یکی از داستان ها " احتمالا جلسه هیئت منصفه رو ۱۰ دقیقه بیشتر طول نمیده " به چیزی شک میکنه و با شم پلیسی ای که داره خیلی سریع میفهمه که قضیه اصلا چیزی که ما فکر می کنیم نیست. قلم فاکنر بی نظیره، نثرش ، نثر خوبیه و واقعا ادبیات زیبایی رو ارائه میده. نثری موجز که آدم رو خسته نمیکنه. طفره نمیره و یه راست میره سر اصل مطلب . این رو ما از ترجمه بسیار زیبای احمد اخوت می فهمیم و واقعا باید گفت دست مریزاد... در نهایت ، اگر فکر می کنید با داستان های پلیسی ای از جنس کانن دویل و کریستی و سیمنون طرفید ، اشتباه می کنید ، شما با ادبیاتی فاخرتر مواجهید. شاید شما رو به هیجان نیاره و تپش قلبتون رو بالا نبره اما حس تون رو درگیر خودش میکنه... شما با یک اثر هنری طرف هستید نه یک سرگرمی ساده و پوچ.
(0/1000)
سید محمد بهروزنژاد
6 روز پیش
0