یادداشت مصطفی رفعت
1403/11/10
«دیویس گراب» این رمان تریلر را در سن 36سالگی (1955) نوشت. اولین اثرش است و آنرا متأثر از تجربههای نزدیک مادرش که بهعنوان یک مددکار اجتماعی خدمت میکرد و از نزدیک درجریان مصائب مردم از دوران رکود بزرگ آمریکا و مشکلات متعدد اقتصادی آنها قرار داشت، خلق کرد. البته شخصیت «واعظ» (هری پاول)، مبنایی واقعی دارد و وامدار قاتل سریالی آمریکایی هلندیالاصل بهنام «هری پاورز» (1892-1932) است که قربانیانش را ازطریق آگهیهای دوستیابی انتخاب میکرد. «گراب» با تلفیق این دو جریان، ماجرایی را آفرید که بلافاصله به پرفروشترین کتاب تبدیل و بهعنوان نامزد نهایی «جایزه کتاب ملی» 1955 انتخاب شد. درهمانسال حتی از این اثر، فیلمی با بازی «رابرت میچام» در نقش شرور قصه (واعظ ساختگی/قاتل سریالی) توسط «چارلز لاتن» ساخته شد. «واعظ» دراینرمان، ویژگی قابلتوجهی دارد؛ او بهکمک جاذبه کلامش که آنرا با موعظههای مذهبی درهممیآمیزد، چنان کاریزماتیک ظاهر میشود که ادراک شنوندگانش را به مسیری که میخواهد، متمایل میسازد. انگار نمونهای کلاسیک از قدرتِ جذاب؛ اما تاریکِ تأثیر کلام در شعارهای پوپولیستی امروزی بر اذهان عامه است. این جنگ نرم، با شعبده واژههای «عشق» و «نفرت» که بر انگشتان دو دست خالکوبی کرده، کامل میشود. در نقطه مقابل، معصومیتی در قالب یک کودک (جان) قرار دارد که برعکس سایرین، فریفته ظاهر نمیشود. او، رسالتی سخت بر دوش دارد؛ باید یکتنه مقابل «جاذبه فریب» بایستد و اعجاز اتفاقاً در ذهن کوچک او رخ میدهد: شک کن قبلازآنکه ایمان بیاوری. اگر فیلم را دیده و داستان را نخواندهاید، حتماً بخوانید؛ این کتاب، پُر از تصویرهاییست که فیلم، از بازنمایی آنها جا میمانَد.
(0/1000)
نظرات
1403/11/24
ممنون که وقت گذاشتید برای مطالعه و خوشحالم اگر این نوشتارها بتونن دستکم بهعنوان یه معرفی اولیه برای افرادی عمل کنن که قصد مطالعه اثری رو دارن.
1
سینا معروف
1403/11/24
1