یادداشت مرجان رنجبر

        این کتاب برای من پر بود از حسرت
حسرت نزیسته ها
حسرت کتابهای نخوانده
حسرت همه کتابهایی که هدیه نگرفتم
حاشیه هایی که ندیدم...ننوشتم
حسرت نداشتن دوستان کتابخوان
خنده دار ست اما من با این کتاب گریه کردم...
      
1

57

(0/1000)

نظرات

اتفاقاً منم امروز صبح که خبر تجدید چاپ کتاب «تلفظ در شعر کهن فارسی» ر دیدم، آی حسرت خوردم... حسرت این‌که چه‌قدر کتابِ خوبه که نخونده‌م و احتمالاً حالاحالاها هم نمی‌تونم بخونم، به‌خاطر هزارویک کار مهم و نامهم دیگه‌ای که دارم! اما جانِ من (ایهامی بخوانیدش!) بیا غصه‌ش ر نخوریم.. (مثلاً اومده‌م هم‌دلی کنم و اینا ولی بلد نیستم که! عزیزجان، همین بهخوان غنیمتیه. کلی دوست کتاب‌خون و کتاب‌دوست داریم این‌جا. اصلاً من دوست تو، تو دوست من! همین‌.✨❣️)
1

0

سلام . اصلا بعنوانرل برای همینش دوست دارم
برای دوستی با اهل کتاب
ممنونم از همدلی تون 🌸🌸🌸 

0

طه

طه

1401/11/5

از ازل تا به ابد، فرصتِ درویشان است...هنوز برای کتاب خواندن وقت بسیار دارید.

چندان حسرت نخورید که زندگی کردن مهم‌تر از کتاب خواندن، و «انسان» دیدن سودمندتر از صورتِ مکتوبِ اندیشه‌ی انسان‌هاست...
1

1

چند بار خوندم نظرتون رو...
ممنون 

0

خواهش می‌کنم. سبز باشید.

0

طه

طه

1401/11/5

سلامت باشید 🌹🙏🌹

حسرتی که انسان را به کار و کوشش وادار کند خوب است. اما هیچ چیز مانند خودخوری روح انسان را نمی‌خَلد.
به عنوان کسی که مدت‌ها با خودخوری درگیر بوده و هنوز هم گاهی هست عرض می‌کنم.

موفق و شاد باشید.

0

حسرت نداشتن دوستان کتاب خوان👌🏻
1

0

🌸🌸🌸🌸 

0

من کتاب میخونم با من دوست باشید😇
1

0

عزیزم 🤗باعث افتخاره برام🌸 

0