یادداشت مرضیه‌بانو

        این کتاب را در پایان روزی خواندم که بسیار خسته بودم.
کتاب جمع و جور است. ۷۰ صفحه‌ای است.
بخش‌های اول تعدادی از شعرهای شیمبورسکا شاعر لهستانی برنده جایزه نوبل است.

آنچه من از حال و هوای شعرهایش فهمیدم این است که باید سطر به سطر از ابتدا تا انتهای شعر را بخوانی و در مجموع حسی از آن دریافت کنی و از این مدل شعرهایی نیست که بتوانی از وسطش بندی را جدا کنی و همچنان حس آن بند و معنایش برای خواننده باقی بماند.
من با بعضی شعرها ارتباط گرفتم نه با همه.

اما یک چیز جالبی که در سراسر کتاب احساسش می‌کردم این بود که انگار خانم شیمبورسکا را می‌شناسم، انگار با هم آشناییم، انگار نشسته روی مبل بغلی و با هم ‌گپ و گفت داریم. این حس خوشایندی است که دریافت کردم.

نکته دیگر بخش انتهایی کتاب است که سخنرانی ایشان هنگام گرفتن نوبل و چند مصاحبه مختصر او آمده. این بخش برایم بسیار لذت بخش بود. یک جایی صحبت از "الهام" و اثر "نمی‌دانم" بر آن بود. هنوز دارم به آن فکر می‌کنم. تامل برانگیز سخن می‌گفت. هنوز هم دوست دارم به صحبت‌هایش فکر کنم. 
ممنون خانم شیمبورسکا

پ.ن: احتمال دارد شما اصلا از شعرها خوشتان نیاید. براساس نظر من کتاب را نخوانید. شاید حال من این روزها از حال معمولی عموم آدمها فاصله دارد. نمی‌دانم

      
805

44

(0/1000)

نظرات

چقدر اسمش اشنا ست ،کجا شنیدم  شیمبورسکا🤔

1

اگر  برنامه اکنون رو میبینی، تو صحبت‌های مستور ازش نام بردن
1

1

بله میبینم ،همینطوره👌🏻 

1

✌️🍏📗🌿
1

1

ممنونم🌱 

0