یادداشت فاطمه عیسوند
22 ساعت پیش
آتش بدون دود نمیشود ، جوان بدون گناه.. با تعریف هایی که در مجموع از سری هفت گانه آتش بدون داد شنیده بودم ، فکر میکردم بعد گالان و سولماز با داستانی با سبکِ پایین تر طرفم و یا اینکه اوج داستان در همون جلد اول تموم شده اما نه .. واقعا اینطور نبود. آتش مقدس روایت آق اویلرِ گالانی بود که اینچه برون رو پایه گذاری کرده بود. پر از درس و فلسفه بود و پر از عشق و نفرت. از دورویی مردم و نفاق یاشولی ، از انتظار صبورانه آق اویلر ، از دوستی زیبای یاماق و آت میش ، از رابطه پدری و پسری که بر هم بودند و باهم ؛ از تمامی آنها لذت بردم بقولی یکی از دوستان ، آتش مقدس روی آرام کتاب قبل بود بر خلاف جلد اول که حوادث یکی پشت دیگری اتفاق می افتد اما یک سکوت دلهره آور در سراسر داستان در جریان است ؛ البته گاهی تیری هم در میشود و نعشی هم بر زمین می افتد اما هیچ کدام مهم نیستند چراکه آتشی به زیر خاکستر است! اتفاقات اصلی در راه اند .. تاری سخلا که بر زمین افتاد ، نفسی در این خاکستر دمیده شد تا شعله آن بزرگتر شود.. داستان به تمام معنا دراماتیک ، با دیالوگ های پرمایه و قابل تامل ، روند داستانی منظم ، همه و همه باعث جذابیت بی اندازه این کتاب شدند. گرچه شعله ی عشقی که بین گالان و سولماز به راه افتاد در این کتاب خاموش بود اما روایت آق اویلر و پسرانش با اینچه برونی ها حال و هوای دیگری دارد. * پ.ن: پیشنهاد میکنم موسیقی سنتی بی کلام بگذارید و گوش کنید و کتاب رو بخوانید ؛ لیوان چایی در دست، کتاب به پیش و گوش به جانِ موسیقی ، از زندگی لذت ببرید:)
(0/1000)
فاطمه عیسوند
10 ساعت پیش
1