یادداشت Samira Words

        یه دورانی برای enemies to lovers بودنش ترند شده بود و منم تحت تاثیر اون فضا ترغیب شدم که این کتاب رو بخرم، ولی بعد از یک سال و خورده ای تونستم بالاخره بخونمش. چون حس می‌کردم قرار نیست اونطوری که تصور می‌کنم باشه.
زندگی کردن تو دنیای پریان رویاییه که شاید خیلی از ماها داشته باشیم. اما چی می‌شه که به اون خوبی که فکر می‌کردیم نباشه؟ جود این رو بهمون ثابت می‌کنه. اون هم فکر می‌کرد اونجا می‌تونه جایی باشه که بهش تعلق داره، جایی که همه اون رو به جای روندن از خودشون درکش می‌کنن. تا مدت‌ها هم داشت تلاش می‌کرد که مثل اون ها بشه؛ یکی از خودشون. اما... ادامه‌اش رو خودتون بخونید :)
برعکس دلیل اصلی‌ای که این مجموعه معروف شده بود، من اون رو برای فانتزی، ماجراجویی و حالت جنگی بودنش دوست داشتم و ترجیح می‌دادم داستان همینطوری ادامه پیدا کنه تا عاشقانه. در کنار همه اینا جزییاتی که درباره هر کدوم از شخصیت‌ها وجود داشت به‌نظرم خیلی جالبش کرده بود. چیزی که شدیداً برام رومخ بود "ابراز محبت" های بی‌موردی بود که تقریبا تو هر صفحه دیده می‌شد که حواست رو از اتفاقات اصلی دور می‌کرد.
از اونجایی هم که دیگه نمی‌خوام جلدهای بعدیش رو ادامه بدم همین‌جا با همه شخصیت های دوست‌داشتنی خداحافظی می‌کنم. دلم برای همشون تنگ می‌شه با همه پیچیدگی‌هایی که داشتن.
.
.
.
پ.ن: پیشنهاد می‌کنم بعد از تموم کردن کتاب حتما فن آرت هاش رو ببینید. بهتون کمک می‌کنه که بیشتر باهاشون ارتباط بگیرید. جدا از همه‌چیز واقعا یکم زیادی نازن😭💘.