یادداشت Aylin𖧧

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1402/10/29

یکی از ما دروغ می گوید
        این‌که وسط بازی تیم‌ملی نشسته‌ام و دارم این یادداشت رو می‌نویسم یعنی این کتاب واقعاً درگیرم کرده. 
شخصیت‌پردازیش که محشر بود =) و این اولین ملاک من برای دوست داشتن یک داستان یا رمانه. همون لحظه‌ که شخصیت جدیدی وارد می‌شد، باهاش ارتباط می‌گرفتم و می‌تونستم خیلی خوب بشناسمش. همون اول که نیت وارد داستان شد، فهمیدم که قراره تبدیل بشه به شخصیت موردعلاقه‌ام. هرچیزی هم که بعداً در موردش فهمیدم تغییری تو این مورد ایجاد نکرد (البته اون آخرآخرها یه بار بدجوری عصبانی شدم از دستش -.-) و البته برانوین که هرچقدر داستان پیش می‌رفت، دوست‌داشتنی‌تر می‌شد :) 
هر صفحه که جلوتر می‌رفتم، داستان به نظرم جذابتر و دلنشین‌تر می‌شد و بیشتر دلم نمی‌خواست تموم شه :') داشتم با این کتاب زندگی می‌کردم. 
قلم نویسنده رو دوست داشتم؛ از ترجمه هم یکی-دو جا دلخور شدم اما خب در کل خوب بود.
حدس که زیاد داشتم؛ اما ترجیح می‌دادم با روند داستان همراه بشم تا روایت نویسنده غافلگیرم کنه. و چی شد؟ حدس اصلی‌ام درست از آب دراومد! و البته خوشحالم از این موضوع😂🌿
بعضی قسمت‌ها تپش قلب می‌گرفتم؛ طوری که صدای قلبمو می‌شنیدم! و به لطف این کتاب، رسماً شدم یکی از اون کتاب‌خون‌هایی که موقع خوندن، طوری واکنش نشون میدن انگار دارن فیلم می‌بینن! چیزهای جالبی هم از این کتاب یاد گرفتم. 
خلاصه که نیت، برانوین، میو و اشتون هم به لیست شخصیت‌های فراموش‌نشدنی‌ام پیوستن و همیشه دوستشون خواهم داشت :') 
      
8

28

(0/1000)

نظرات

یادداشتت برام پر از احساس به نظر اومد:) 
1

3

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1402/10/30

با انرژی مثبتی که همین یه جمله‌تون بهم داد، می‌تونم ماه‌ها زندگی کنم :))) 
ممنونم😍💕 

1

برانوین و میو برای منم عزیزن. برای ادی خوشحالم که عوض شد. کاش اون ونسا بره به جهنم! نیت رو هم دوست دارم
1

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1403/1/9

موافقم؛ خیلی موافقم😭😂 

1