یادداشت رضا هاشمی
1402/1/31
مگر قاضیها هم میخندند؟! اول از همه باید ستود این روحیه طنازی جناب تویسرکانی را که محیط کسل و زمخت قضایی که معمولا با حجم زیاد کار و شلوغی همراه است را به محیطی برای یافتن سوژههای طنز تبدیل کرده است. اگر دستگاه قضایی را به بیمارستان تشبیه کنیم، بیراه نگفتهایم؛ در طول روز و بلکه شب، با دردها و مشکلاتی از مردم مواجه میشوی که موی سرت را در جوانی سفید میکند. البته اگر قبل از آن نریخته باشد! اینجاست که اگر بخواهی قضیه را جدی بگیری، بعد از دوران کار باید خودت را به تیمارستان معرفی کنی. آنچه بیشتر از همه توجهم را جلب کرد، نامگذاری خوب و مناسب برای هر داستان بود که با ذوق خوبی نامها انتخاب شده بودند. اگرچه تعدادی از داستانها کشش لازم برای به خنده آوردن را ندارند ولی تصویر سازی خوبی از اتفاقات توسط نویسنده صورت گرفته است. به هر حال خواندن داستانکهای طنز قضایی میتواند کمی از سنگینی انبوه کتب حقوقی دانشجو بکاهد. ادبیات کتاب به گونهایست که همه فهم است و نیاز به دانش خاصی ندارد و البته نکته خاص حقوقی هم برای آموزش ندارد. خواندنش از این جهت که دقایقی خنده را بر لب میآورد مفید است. راستی این اولین کتابی بود که در بهخوان با آن آشنا شدم و خواندمش :)
(0/1000)
رضا هاشمی
1402/1/31
0