یادداشت ماه آسمان
1403/12/14
مومو، غریبهای آشنا. روزگاری که وقت ها در آن آلودهاند. با این که کتاب تمام شده هنوز نمیدانم چه حسی دارم، هم یک داستان کودکانه بود که میشد شب برای کودکی خواند، هم داستانی بسیار عمیق و فلسفی. نگاهی حقیقی و بی پرده به امروز و واقعیت زندگی. البته بی درنگ نسخهی الکترونیک کتاب را خریدم، چندین جملهی زیبا و ناب بود که میخواستم منتشرشان کنم، اما چون نسخه صوتی بود، برایم دشوار بود. نسخهی صوتی بسیار زیبا ، روان و شیرین بود، داستان به همین شکل، روان، شیرین و زیبا(در حال بدی کتاب را شنیدم، این سادگی و حلاوت باعث میشد ادامه بدهم و خسته نشوم). با این وجود مانده ام که آیا کتاب را عمیقا و از منتهای وجودم دوست دارم یا نه؟ آیا این کتاب یک کتاب معمولی است یا یک شاهکار؟ داستان ساده اش را نقد کنم یا بستایم؟ روایت کتاب، روایت امروز ماست، تصویری بدون روتوش از جامعهی بشری، تصویری شفاف از کسالت، افسرگی، بیحوصلگی مرگآور، سقوط بشر تا اعماق تونل های سردی که وقتها در حال مردن هستند. بله وقتها در حال مرگ هستند، وقتهای ما آلوده اند، ما همه مردانی هستیم خاکستری پوشیده، سرد چون شبهای بی ابر زمستانی، با کلاههایی شقورق، دائما در تکاپو برای ربودن ته سیگارهایی که زنده نگاهمان دارد، مردهایم و از وقتهای مرده سر برآوردهایم، قلبهامان مرده، گلبرگی نمانده، مومویی هست که نجاتمان دهد؟ خداوندگار عالم انتظار دارد بشر خودش به داد خودش برسد....ولی کار از کار گذشته.... بنشینیم شاید یک منجی هم برای یاری ما بیاید، شاید زنده شویم، شاید روحی دوباره در ما دمیده شود. من امید به آینده را در صفحات کتاب دیدم، حال خراب امروزمان را، امید به منجی و نجات یافتن، آخرین قدمی که خالق یک هستی برمیدارد تا ما را به سوی خودش بازگرداند اما هنوز نمیدانم چه احساسی به کتاب دارم، فقط میدانم امیدوارم و شاید همین کافی باشد....
(0/1000)
نظرات
1403/12/14
وای من این کتاب رو دو سه سال پیش به توصیه یکی از دوستام خوندم و اولش فکر میکردم که چقدر داستان کودکانهست و برای چی بهم معرفی کرده.. ولی وقتی به وسطاش رسیدم متوجه شدم چقدر مفهوم عمیقی داره و فرا تر از داستان کودکانهست.
1
3
1403/12/14
من این کتاب رو تازگیها خریدم، با یادداشتتون ترغیب شدم هرچه زودتر شروعش کنم...
1
1
ماه آسمان
1403/12/14
1