یادداشت امیرعباس شاهسواری

علم و شبه علم
        رساله ای بود کوتاه 
چون رساله های گذشتگان 
به نظرم کل ایده دکتر گلشنی توی این کوتاهه بود .
نفی پوزیتیویسم ،حاکم بودن فلسفه بر فیزیک ،دیالکتیک فلسفه و فیزیک ،نگاه راهبردی به رشته های بین رشته ای ،بین علوم تجربی و فلسفه ،امکان آزمون و خطا به علوم بومی و انگ شبه علم نزدن به آنها 
قسمتی اش می رود به سمت نفی پوپر و ...
قسمت آخر تکمله ای دارد در باب طب سنتی و طب اسلامی که بسیار آن را قبول دارم .
تجربه زیسته من در فضای علوم پزشکی این است .اساتیدی که قسمتی از طب مدرن را می خوانند ،فکر می کنند علم همین است و بقیه علم نیست ،استاد تمام فیزیوتراپی فکر می کند همه چیز عضله است و همه درد ها را می توان عضلانی حل نمود و جراح ارتوپدی همه دردها را از استخوان می بیند  .به همین خاطر فضای علوم پزشکی درست نمی شود تا یک وزیر داشته باشیم که مدیریت پزشکی خوانده باشد .فردی که از همه علوم پزشکی اطلاعی داشته باشد و تخصص آن در مدیریت باشد و بداند به کدام علم چه ضریبی بدهد ...انصافا در قضیه طب های مکمل و یا طب سنتی و طب اسلامی ،همواره شاهد افراط و تفریط هستیم (جمله کتاب )
به نظرم کاملا درست است .نه باید نفی کرد و نه باید اثبات کرد صد درصد.به عنوان یک امکان باید نگاه کرد به این مقوله و باید پژوهشکده هایی با بودجه های مشخص و مکفی به آنها تعلق بگیرد .روند تکوین علم نیاز به زمان دارد و دستوری نیست .شبه علم خواندن طب اسلامی و سنتی اشتباه و از آن طرف آن را یک پارادایم کامل دانستن و نفی طب مدرن و آتش زدن هاریسون کاری بس اشتباه تر است ...اگر فکر می کنید شما که طب اسلامی و طب سنتی را به کل نفی می کنید ،حرکت صحیحی انجام می دهید...به اپیزود ۲۳ ام از پادکست فلسفه علم ،گوش فراردهید .کاری از سیاوش صفاریان پور  با موضوع ((تحلیل مناقشه طب مکمل رایج و پزشکی رایج در ایران از منظر فلسفه علم ))که پایان نامه دکتر امیر حسن موسوی بوده است و با حضور او و استاد دکتر علیرضا منجمی که یکی از شناخته شده ترین اساتید فلسفه پزشکی کشور است  
      
112

8

(0/1000)

نظرات

نفی طب مکمل قطعا اشتباهه اما بحث سر روش‌شناسی این طبه!
بر فرض که نگاه پوزیتیویستی و باقی پارادایم‌های حاکم بر علم تجربی رو نفی کنیم، اما آیا پارادایم جایگزین داریم؟ اگر بله ورودی و خروجی مشخص دارد؟ روش قابل سنجش دارد؟

من در کل تا جایی که طب توی فلسفه طبیعیات عقلانی شده رو خیلی همراهم.. اما برای بقیه مسیر حقیقتا دچار تردیدم.

0

عرض کردم 
طب مکمل در حد یک امکان هستش ،هیچ کس ادعای یک پارادایم جدای طب جدید را ندارد ،اما با نگاه کوهن اگر نگاه کنیم شما باید به این امکان که از قضا بومی شما است ،مجال تحقیق و پژوهش بدهی که صد سال بعد ،میوه اش را بچینی
همه به باغداران پسته غبطه می‌خورند،اما هفت سال این بندگان خدا کار می کنند و تلاش می کنند بدون ثمر و بعد هفت سال کم کم ثمر می دهد .
نهاد علم هم مثل درخت پسته است البته با ضریب ده
باید هفتاد سال زمان گذاشت برای تولید یک علم ،گاهی یک قرن ،گاهی بیشتر 

 .
5

0

بله تا این‌جا با شما همراهم. عرض منم اینه عده‌ای هستند اساسا ادعای طب مکمل ندارند و میگن طب فقط نزد اونهاست. در پاسخ به این افراد باید این سوالات رو پرسید. البته متاسفانه مجال هم‌چین گفت‌و‌گوهایی معمولا به وجود نمیاد متاسفانه. 

1

منظورم این بود که نفی نکنیم .اگر متر و معیار اندازه گیری نداشتیم یا غیرقابل اندازه گیری بودند ،نفی شان نکنیم و از آن طرف اگر خواست این امکان ،خودش را جای پارادایم قالب جا بزند ،به آن مجال ندهیم و جلویش قد علم کنیم 
مشکل این است که ما از خود غرب خیلی عقبیم و همیشه یک دنباله رو با دیلی هستیم .الان بیشترین شتاب مقالات در طب های مکمل و علوم و فنون نوین مثل ژن درمانی ،میکروبیوم،علوم شناختی است ...پزشکی نوین چالش های بیشماری خصوصا در بالین پیدا کرده است (کتاب مرگ با تشریفات پزشکی از نشر ترجمان را بخوانید )
ظهور و بروز رشته های فلسفه پزشکی ،اخلاق پزشکی ،اقتصاد سلامت ،پزشکی روایی (دیالکتیک پزشکی و ادبیات) خود شاهد بر این مدعا است 

1

فکر کردم با بنده هستید 
بله برای این عزیزان آن پادکستی که در متن نوشتم که پایان نامه دکتری است .اثبات همین حرف است
@kaaf_a 

0