یادداشت رزا𐙚⋆

رزا𐙚⋆

رزا𐙚⋆

1404/5/23

        ماه را دوست دارم، همانگونه که خورشید را
و همانگونه که شب تاریک را 
و همانگونه که صبح سپید را
و همانگونه که بابام را
و همانگونه که انتقام را

کتاب خاطرات خون آشام عاشق نوشته فرهاد حسن زاده، داستان بامزه پشه‌ ماجراجویی را به تصویر میکشد که بعد از کشته شدن نامزدش، تصمیم به گرفتن انتقامی سخت از آمبیوه فروش نامرد میگیرد. 
سبک نوشتاری، نحوه گفتار و رفتار جیگوری و متفاوت بودن او با تمامی پشه های دیگر، ارتباط خوبی را بین او و خواننده ایجاد میکرد. علاقه غیر عادی اش به شعر و داستان یکی از اولین چیز هایی بود که به چشم میآمد. جیگوری ابتدای هر بخش، شعری از خود میسرود و اگر هم مشابه به شعری میبود که در دنیای آدم ها به چشم اش خورده بود، ادعا میکرد که آدم ها از ایده های او کش رفته اند. نویسنده در خیلی از مواقع، رفتار جیگوری را شبیه به انسان ها و در عین حال بسیار متفاوت از آنها نشان میداد، مثل زمانی که او در آینه به خودش زلید و موهایش را ژولید که فشن باشد و نیشش را با نیش ساب تیز کرد، بعد هم به دلیل حوصله پرواز نداشتن سوار یک ماشین دربستی شد.
این پشه به قدری خلاق بود که برای هر موقعیت، راهی متفاوت برای بیان خودش داشت، مثل زمانی که فرصتی عالی برای انتقام پیدا کرده بود و گفت:«عالی بود و از این بهتر نمیشد که. خون آشام ها سخنی دارند که وقتی از این بهتر نمیشود، بهتر است نشود.» یا زمانی که خرمگسی چینی اعصاب او را به هم ریخته بود و او برایش سفت و سخت خط و نشان میکشد :«از شما خرمگس ها بدم میاید که، به خصوص چینی هایتان که همه جا را پر کرده اند که!»
نویسنده ای که موفق به انجام کاری مثل ایجاد ارتباط و حس همزادپنداری بین خواننده و یک پشه شده است، قطعا در آینده میتواند شما را به اثر های دیگری از خودش هم جلب کند و از جیگوری هم در این مسیر استفاده کند.
      
30

6

(0/1000)

نظرات

بهار

بهار

1404/5/23

چقدر فان و گوگولیه😂😭
میخونمش🌝

1