یادداشت سید محمد بهروزنژاد
1402/3/9
/به نام خداوند/ خون خورده جدیدترین ، شناخته شده ترین و به گمان برخی ، بهترین رمان مهدی یزدانی خرم است. همین ابتدا بگویم که کتاب را در حد و اندازه تعریف و تمجیدهای دیگران نمی بینم . محسن مفتاح دانشجوی ادبیات عرب برای دراوردن خرج زندگی سر قبرها قرآن می خواند . او مانند شنبه های پیش سر قبر پنج برادر سوخته می رود . همین بهانه روایت نویسنده می شود برای روایت زندگی این پنج نفر . عطش مخرب قصه گویی : رمان داستان ساده و خطی ندارد و بر محور روایت مرگ این پنج برادر می چرخد . غیر از انسجام نداشتن این پنج روایت و نداشتن غایت مشترک ، روایت های اضافه در رمان جولان می دهند: روایت صلاح الدین ایوبی کاملا بر داستان تحمیل شده . که اگر آن را پیشینه روح خبیث خال دار بدانیم باز هم تفاوتی نمی کند چرا که اصل وجود این روح (و روح شاعر آزادی خواه) در داستان کاملا زائد و بلا استفاده است. همچنین روایت کشیش رمان خوان و انفجار کلیسا و نیز ماجرای موشک اسکاد بیِ روسی_عراقی هم به سیر کلی داستان ربطی ندارند و جز افزودن به حجم رمان کاری نکرده اند . حتی در صحنه هایی می بینیم که قصه یک شئ بی اهمیت در دو سه خط روایت می شود که هیج توجیهی ندارد . این اضافات و اضافات دیگر رمان همه ناشی از علاقه افراطی نویسنده به قصه گویی ست ، حالا قصه هرکس و هرچیزی که می خواهد باشد . به همین دلیل زاویه دیدِ رمان دانای کل است ، نویسنده می خواسته دستش برای پر حرفی باز باشد .. ! تحریک احساس مخاطب به هر قیمتی: یزدانی خرم می خواهد ما را تحت تاثیر قرار بدهد و همین است که سوژه هایش هولناک اند. از حق نگذریم یکی از معدود نکات مثبت رمان همین سوژه های ناب هستند. اما این علاقه به اثرگذاری باعث شده در برخی قسمت ها اقدامات شخصیت ها دراماتیک اما کاملا غیرمنطقی باشد . ترفند دیگر نویسنده برای اثرگذاری ، تکرار بیش از حد است. جایگزین نکردن ضمیر و تکرار مداوم اسم. تکرار عبارت های یک شکل: بره ی تنهای خداوند ، مرد تنهای خدا یا عباراتی از این دست . تکرار جملاتی با مطلع تاریخ پر است از.... نوآوری های بیهوده : نوشتن به صورت بلاغی وقتی صورت می گیرد که جایگاه ارکان جمله در دستور زبان جابجا شود. مثال : ساده: پای چپش از پای راستش کوتاه تر بود و همین باعث معافیتش از سربازی شده بود. بلاغی: پای چپش کوتاه تر بود از پای راستش و همین باعث معافیتش شده بود از سربازی. نویسندگان گاها این جابه جایی را انجام می دهند تا روی فعل تاکید کنند یا منظور خاصی را برسانند اما نویسنده وقت و بی وقت از جمله های بلاغی استفاده می کند و روند خواندن را کند می کند ، بدون آنکه کاربردی داشته باشد. تلاش یزدانی خرم برای تحریک احساس مخاطب ، فرم متفاوت رمان و البته تبلیغات نشر چشمه باعث اقبال به این کتاب شده. اما، تاریخ پر است از کتاب هایی که با تبلیغات معروف می شوند در حالی که لیاقت خوانده شدن را ندارند.
(0/1000)
نظرات
1402/3/21
خدا قوت. این متن موجب شد از این پس نوشتههای شما با تامل بیشتری دنبال شوند. قلمتان مانا
1
1
سید محمد بهروزنژاد
1402/3/21
0