یادداشت 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮

        بسم الله الرحمن الرحیم 
هفتاد و سومین نفر، حکایت فردی ست که از یاران حسین جا ماند. روایت ماست، همه ی ما...
بخش کوچکی از مصائب اباعبدالله ، بخش کوچکی از واقعه ی عاشورا به صورت صوتی؛ روضه ی جانسوزی ست.
در این صوت ۵۰ دقیقه ای ، در ذهنتان شاهد هستید که حسین بن علی ، چه بی وفایی ها و چه داغ هایی را  تحمل کرد و سرانجام به جدش رسول خدا رسید و از دستان او سیراب شد.
داستان شهادت حضرت علی اکبر ، قاسم بن الحسن ، حضرت علی اصغر و خود اباعبدالله (علیه السلام) ، تلخ تر از هرچیزی ست که ذهن تصور می کند. گاهی فکر می کنم من که دارم می شنوم، پس امام زمانم که اینها را به چشم دیده چه می کند؟

ندای مظلومیت پسر دختر رسول خدا در سراسر شهرها پیچید اما دریغ از یک نفر. چه کردند با نوه ی پیامبرشان ؟؟ 

بخش هایی که امام حسین خطبه می خواندند ، از تمامی مصیبت ها سخت تر بود...«اگر دین ندارید لااقل آزاده مرد باشید...» انگار کسی نشسته و تلخ ترین و سخت ترین قسمت های واقعه ی کربلا را جدا کرده برایت. تشنگی طفل شش ماهه، رجزهای قاسم ۱۳ ساله و آهی که از نهادش بلند شد و عمو را صدا زد، داغ پسر برای پدر سخت است ، و کمری که شکست....

حرف زیادی نمی ماند ، جز اینکه این ۵۰ دقیقه را وقت بگذارید و گوش دهید، و حواستان باشد که دستمال کاغذی همراه داشته باشید.
راستی این نعمت گریه بر علی و اولادش ، عجب چیزی ست آن هم اگر در خلوت خودت و خدایت باشد...
 
نوزدهم مردادماه ۱۴۰۴
شانزده صفر
۴ روز تا اربعین....💔
      
176

30

(0/1000)

نظرات

🖤

1

فاطمه رجائی

فاطمه رجائی

6 روز پیش

🖤🖤

1