یادداشت شوالیه.
1404/6/6

ایبابا ، باز هم منو اینبار یادداشتی درمورد بی پروا. گذاشتم چند روزی از تموم کردن این کتاب بگذره و بعد نقدش کنم ✔️ این شما و این ، یکی از ترند ترین اثر فانتزی این چند ماه اخیر ، بی پروا: _داستان این بار هم درمورد کشمکش های فکری و قلب تپنده کای بود. مجری قانون ، همان مجری سرد و بی احساس شهر ایلیا. اما حالا به دنبال دختری ملقب به ناجی نقره ای _سایه ، [اوه ببخشید] پیدین. پیدین قصه ما ، همان به ظاهر دخترک قوی و استوار در این جلد فرار میکند به جایی دور از مجری قانون. دور از پادشاهی. پناه بر طاعون؛ این جلد رو واقعا از قبلی بیشتر دوست داشتم و باهاش ارتباط نسبتا بیشتری برقرار کردم. شاید برای فضا سازی بهتر بود ، یا ترجمه بهتر به هر حال مهم نیست.😔 این کتاب با وجود بهتر شدن باز هم نقص های قابل توجهی داشت که بهشون میپردازم: ♤ شخصیت پردازی رسما زیر خط فقره ☝️🏻 فقط کای بود و پیدین و گهگاهی (بعد از ۱۵۰ صفحه ) افکار اشفته کیت. هیچ شخصیت دیگه ای عملا وجود نداشت ، باز حداقل توی ناتوان چند نفری بودن که داستان رو پوشش بدن 🤡 ♤ روند داستان. چقدر با روند داستان مشکل داشتم. اتفاق ها زیادی کش اورده شده بودن ، صد بار کای جون پیدین رو نجات داد، صد بار به احساسش گوش دادیم ، صد بار داستان رو از دید کای و پیدین خوندیم. یه سوالی که پیش میاد تغییر رفتار سریع کایه. چرا کای که مجبور شده روی احساساتش پرده ای بزنه و ماسک مجری قانون رو بر صورتش میخ کنه ، و بعد با ورود هالیوودیش خونه پیدین رو به اتش بکشه، بعد از صد صفحه تبیدل میشه به یه پسر بچه ی احساساتی؟؟؟ بیاید اصلا وارد شخصیت پیدین نشیم. اینقدر که من سر رفتارش از عفت کلامم خارج شدم که خدا ببخشه. و اما کیت. کیت عزیز من که این مجموعه رو به خاطر اون خوندم. باز هم با دید تعصبانه میگم: تنها جای خوب این کتاب کیت بود و بس. روابط دیو و دلبر برای من اهمیتی نداشت ، دلیل خوندن من فقط کارکتر اسیب دیده ایه که مردم ازش متنفرن. وای پسر 😭😭😭چقدر طولانی شد. یک چیز کوچک درمورد پایانش بگویم و تمام: لورن ، عزیز من. توروخدا موقع کتاب نوشتن تریاک نک-
(0/1000)
نظرات
1404/6/14
وای جدی انقدر ضعیفه؟ من جلد یک و شروع کردم🤦🏻♀️ یه سوال یعنی دلیی اینکه کای احساساتی میشه و عاشق پیشه معلوم نمیشه و یهوییه؟
1
0
1404/6/14
شاید کم امتیاز دادم ولی به نظرم اثر ضعیفی بود. توی جلد یک اونقدر ها هم یهویی نیست(با اینکه بخوایم نگاه کنیم ، بازم یکم عیر قابل درک بود ) و توی جلد دوم به نظرم احساساتشون خیلی سریع عوض میشه. شاید اسپویل :مثل نوجوونای عاشق نمیدونم ۱۵ ساله ، بعد از اینکه کای مجبوره با خشونت و .... رفتار کنه یهو مثل یه کبوتر عاشق با پیدین به گو به خند میکنه. برای من زیاد منطقی نبود
0
شوالیه.
1404/6/6
0