یادداشت احمد سجادی فر

        امروز روز عجیبی بود...در واقع همه چیز از شب قبلش شروع شد 
۱۴۰۳/۱۰/۹ که یک هو جنب و جوش عجیبی برای خواندن آثار استیون کینگ در من شکل گرفت (قبلا هم علاقه زیادی به این نویسنده و آثارش داشتم و دارم...ولی به این شدت نبود)
به طوری که باعث شد امروز راهی کتاب فروشی بشم و کتاب سوار بر گلوله رو بخرم...
در وهله اول حس میکنید که شاید کتاب خاصی نباشه و یه اثر معمولی از استیون باشه...اما با خوندنش حس یک فیلم دهه نود میلادی با تصاویر سینماتیک بهتون دست میده.کتابی که روایت ساده‌ای داره اما خوب می‌تونه درگیرتون کنه.مثل یک تلنگر میمونه که شما رو از توهم می‌کشه بیرون و وارد یک دنیای عجیب میکنه...دنیایی که سراسر خرافاته و سعی در این داره که زندگی واقعی رو نمایان کنه.
ترجمه این کتاب معمولی بود... خیلی معمولی
روایت داستانی خوبی داشت و جمع و جور بود
شخصیت پردازی و روایت شخصیت ها واقعا زیبا و کامل بود
خلاصه که از این کتاب خوشم اومد و ازش راضی بودم