یادداشت شیما شمسی

        هر بار که کتابی از داستایوفسکی می‌خونم، حس می‌کنم تازه از اتاق عمل بیرون اومدم؛ این مرد، روح آدم‌ها رو می‌شکافه، درد و زخم و عشق و وسوسه‌شون رو می‌ذاره جلو چشم و آدم رو مبهوت میکنه.
برای این مرد شخصیت‌ها، آدم نیستند؛ جهان‌اند.
گره‌های مداوم عشق؛ نمایشِ درد و دست‌نیافتنی‌ای از این مفهوم والا که در روزگار ما به گند کشیده شده؛ برای داستایوفسکی رسالته.

دلم برای همه شخصیتاش می‌سوزه؛ و برای خودش بیشتر از همه.
هر بار، با هر کتاب، انگار یه تکه از خودم رو توی داستان جا می‌ذارم.
این مرد رو دوست دارم. بی‌پروا و تمام‌قد...
      
620

65

(0/1000)

نظرات

Yasna

Yasna

1404/6/7

من هرچقدر سعی میکنم قمار باز رو بخونم موفق نمیشممم
1

1

منم حقیقتش رو بگم از قمارباز اندازه بقیه کتاب‌های داستایوفسکی خوشم نیومد 

0