یادداشت زهرا سادات گوهری

        اصلا داستان خوبی نبود.
اینکه میگم °داستان° خوبی نبود به خاطر اینه که عناصر داستانی ضعیف بودن.
شخصیت‌پردازی داستان به شدت ضعیف بود. طرح داستان می‌تونست جالب‌تر باشه ولی اتفاقات به شدت غیرمنطقی رخ می‌دادن. یه جورهایی انگار طرح داستان یه ربات از پیش برنامه ریزی شده بود که اتفاقات برای شخصیت اصلی خوب پیش بره!
حتی شخصیت‌ اصلی هم قابل درک نبود. نمی‌فهمیدی کجا داره شوخی میکنه، کجا جدیه، هدفش چیه اصلا؟! و خونواده‌ش! حداقل ای کاش از زوایای دیگه این شخصیت رو می‌دیدیم ولی گویا فقط پرونده براش مهم بود. بعد مذهبی شخصیت به شدت غیر قابل باور بود. یعنی وسط فصل دوتا ذکر می‌گفت، از اون طرف میومد به بدترین نحو با چند تا مظنون حرف می‌زد.😐
نصف شخصیت‌ها هم که موندن روی هوا. مرورهای این کتاب طوری بود که گفتم حتما قراره کلی اطلاعات جدید درباره‌ی بهائیت بده ولی زهی خیال باطل! یه داستان خام. به شدت خام. کتابی که حتی برای بیشتر فهمیدن راجع به بهائیت هم به درد نمی‌خورد. 
اتفاقات هم که به شدت غیرمنطقی بودن! طرف دستش قطع شده، ولی چون توی اسرائیل آموزش دیده می‌تونه رانندگی بکنه، فکر کنید، مثلا چند روز بعد قطع شدن دستش.😐
از اون طرف شخصیت اصلی هی مزه پرونی میکرد تا تروریست می‌دید. نه به اوایل کتاب که خشک و جدی بود نه به اواخرش که شوخ‌طبعی‌ش گل کرده بود!

خلاصه اصلا پیشنهادش نمی‌کنم. صرفا برای هیجان خوبه. جزء ضعیف‌ترین کتاب‌هایی بود که خوندم.
      
180

23

(0/1000)

نظرات

🥲🥲🥲‌ 

1

از نظرات دقیق و تند خوشم میاد
1

1

ممنونم که یادداشت رو خوندید:) 

1