یادداشت محمدرضا خراسانی زاده
1401/3/8
3.5
50
وقتي نابغهاي حقيقي در دنيا پيدا ميشود ميتوانيد او را از اين نشانه بشناسيد: تمام ابلهان عليهش متحد ميشوند.- جانتن سويفت وقتي با اين جمله به عنوان مقدمه كتاب "اتحاديه ابلهان" رو به رو ميشويد خود به خود حس جذابي به آدم دست ميدهد و مشتاق خواندنش ميشود. ايگنيشس رايلي فردي كه نميتواند با زمان و مكاني كه در آن زندگي ميكند كنار بيايد. تقريبا از همه چيز شاكي است و با تفكرات خاص خودش و نوشته هاي فوق العاده اش سعي در تغيير دنيا دارد با مادرش، صاحب كارش، خلاصه هركسي كه دور و اطرافش هست مشكل دارد. فقط يك نفر او را درك ميكند و تا حدي شبيه اوست. دختري به نام ميرنا كه زماني با هم هم دانشگاهي بودند. البت ايگنيشس به ظاهر با او هم مشكل دارد. نامه هاي اين دو براي هم و يادداشت هاي روزانه ايگنيشس فوق العاده زيبا و جذاب هستن. بسياري از جاهاي كتاب مجبورين با صداي بلند بخندين! پايان كتابم خيلي خيلي به من چسبيد. در طول مطالعه واقعا برام سوال بود كه چطور ميخواد تمومش كنه و وقتي آخرشو خوندم خيلي لذت بردم از دستش ندين!
10
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.