یادداشت رکسانا پیراسته

                به طرز حیرت انگیزی 《شاهکار کوچک》 برازندش بود.
کلا دوبار از سر کتاب از اول تا آخرش بلند شدم
یک بار برای باز کردن در و بار دوم وقتی به ۵ صفحه آخر رسیدم. کتاب را گذاشتم کنار و چند نفس عمیق کشیدم و ذهنم رو جمع و جور کردم تا ببینم پایانش چطور می‌شود و من را تکاند! کتاب بلند شد و من را تکان تکان داد. واقعا فوق العاده بود و آن چند لحظه‌ای که از کتاب جدا شدم هم ناراحتم کرد...
        
(0/1000)

نظرات

پیشنهاد میکنم "گیرنده شناخته نشد" رو هم بخونید اگه تا الان نخوندید.
متشکرم از پیشنهادتون❤️