یادداشت سنیه قرائیان

بیوتن
        باسمه تعالی
فکر میکنم سال ۸۷ بود، مسئول عزیز کتابخانه دانشگاه صدام زدند.
کتاب رو به همراه یک کارت دعوت دادند دستم.
کتاب نو بود و تازه نشر
بله چاپ اول کتاب بود و دعوتنامه‌ای با اسم من برای رفتن به جلسه‌ای با حضور نویسنده کتاب در تالار قدس حرم 
اسم کتاب رو نتونستم بخونم ولی کم نیاوردم.
من انتخاب شده بودم برای رفتن به جلسه معرفی و نقد این کتاب
قطر کتاب رو که نگاه کردم، به خودم گفتم بعیده بتونی تا قبل جلسه تمومش کنی!
هیجان رفتن به اون جلسه خیلی واسم بیشتر بود تا خوندن کتابی که حتی اسمش رو هم نمیتونستم بخونم و بفهمم.
با خودم آوردمش خونه
بعد از اینکه کارامو کردم، گفتم کتاب رو یه ورقی بزنم و ببینم اصلا موضوعش چیه و چجوریه
رمان بود...
باز کردن کتاب و شروع به خواندن کردن همان و رقم خوردن تجربه اولین شب بیداری من برای تموم کردن کتاب همان
اصلا نمیشد بذارمش زمین، خودم از خودم تعجب کرده بودم.
مدل نوشتن خاصی که کتاب داشت، تعابیر قشنگ و جالب، بازی با حروف و کلمات در جای جای کتاب، داستان گیرا و پرکشش و تصویرسازی عالی کتاب باعث شد که بدون اینکه کتاب رو زمین بذارم، همه‌اش رو بخونم.
هنوزم که هنوزه «آسمان آبی‌و‌تن پوش سبز زمین» در خاطرم مونده
و ترکیب مفاهیم مختلف با مثلا جا دادن مفهوم اصلی در متن، جا به جایی ط دسته دار با ت دو نقطه، تغییر نحوه خوندن حروفی که همون اسم کتاب بود و رسم الخط مخصوص نویسنده با تاکید ناشر در صفحات اول کتاب
اینقدر قشنگ و پر مفهوم بود که هنوز یادآوری اون حس و حال من رو سر ذوق میاره. 

مگه بیوتن همون ماده سازنده ناخن نبود؟!
مگر وَتن با ط دسته دار نوشته نمیشه؟! 

حتما دیگه الان باید متوجه اسم کتاب شده باشید.
من هنوز هم اسم کتاب رو بیوتن میخونم نه بی وطن
بله کتابی که اینهمه منو درگیر خودش کرده بود، رمان بیوتن رضا امیرخانی بود. اما بی‌وتن با ت دو نقطه نه دسته‌دار
حالا بعد از خوندن رمان بیوتن، هیجان رفتن به اون جلسه با حضور آقای رضا امیرخانی واسم صد چندان شده بود.
و هنوز هم بعد از گذشت بیست و خورده‌ای سال از اون ماجرا، اون شب و اون جلسه و مطالبی که از زبان یک نویسنده جوان شنیدم، خیلی خوب تو خاطرم مونده
و هنوز آلبالا لیل والای سیلورمن در گوشم زنگ میزنه
      
9

25

(0/1000)

نظرات

فکر کنم تنها کتابی بود که گاهی بین دو صفحه اش کار به اشک می رسید!

0

خیلی من رو کلافه می کرد. کلافه چون هرچی فکر کردم دیدم دو تا نقطه مختلف جهان چقدر همه چیز متفاوت میشه. برای من نماد انقلاب اسلامی بود در دوره امروز. شاید من زیادی مثبت نگرم یا شاید دنیا از زمان نوشتن این کتاب بهتر شده چون به اندازه ای که از کتاب کلافه بودم از امروز دنیا کلافه نیستم

0