یادداشت ماهی در تُنگِ تاریک
1403/9/14

ایگنشس یک نمونه عالی برای درک کردن تنهایی از نوع داستایفسکیه. تنهایی از نوع داستایفسکی چیه؟ من تنهام چون از همه برترم و همه احمق و نادانن. 17ساعت و اندی از روزگارم برای گوش فرا دادن به این شاهکار با افتخار سپری شد. جای این کتاب در کتابخانه ام خالی است. همانند جز از کل. ایگنشس برای این دنیا زیادی باهوش بود.اونقدر باهوش که دیوانه خطاب میشد. البته اصلا ازش خوشم نمیاد و بعضی وقتها حسابی میرفت رو اعصابم. ولی باز هم این دلیل نمیشود که بگویم او یک ابله بود. بعضی دیالوگ های ایگنشس رو باید پخت،تامل کرد و سپس خورد. خیلی آدم رذل و دروغگویی بود. ولی با دروغ های ماهرانه اش هربار قسر در میرفت،اخ که چقدر دلم میخواست یه بار مچش گرفته میشد تا حساب کار دستش بیاد. اتحادیه ی ابلهان مثل یک دونات خوش رنگ و لعابه که وقتی تکه ای را گاز بزنی خمیر خام وسط آن حالتان را میگیرد. این کتاب را نباید سرسری خواند.باید رویش فکر کرد. از آن دسته کتابهاس که هم سرگرمتان میکند. هم باعث خنده است و هم باعث حرص خوردن. نه تنها این کتاب از نظر فلسفی-جامعه شناسی برای من خیلی لذتبخش بود. بلکه آنرا به افرادی پیشنهاد میکنم که عجیب و غریبن.مثل خودم. مثل ایگنشس.
(0/1000)
نظرات
1403/9/20
شما کارتان نباشد. پستش کنید،تشکر. برو ریویو ام نیز راجب پینوکیو را بخوان. نمره علائم نگارشی را اعلام کنید.
0
1403/9/20
امیدوارم هیچوقت فرصت نکنید ریگ روان را بخوانید. چرا که من نیز آنرا میخواهم.
0
ماهی در تُنگِ تاریک
1403/9/20
0