یادداشت ماهان خلیلی

        "طاعون در زندگی جمعی، همان است که بیگانه در زندگی فردی بود. همانسان که «مورسو» بر اثر ضربه‌ای بزرگ که به عصیان می‌انجامید زیبایی زندگی را کشف می‌کرد، سراسر یک شهر، وقتی که خود را در برابر بلای مهلک، از دنیا جدا می‌بیند، وجدانش بیدار می‌شود." 

«آندره موروا» 

شاهکار. 
یکی از بهترین تجربه‌های من در کتاب‌خوانی بود. 
کامو در طاعون، که نه فقط بیانگر طاعون و روایت یک قصه ساده بلکه یک داستان چندوجهی (همونطور که خودش گفته) رو بازگو می‌کنه.
برای من کتاب یک داستان نیست،بلکه  انگار متن سرچشمه گرفته از افکاری هست تکان‌دهنده. 
شخصیت‌های طاعون که هرکدوم به نوعی نماینده یک سبک زندگی و تفکر هستن، بسیار پیچیده و جذابن، وقتی داخلشون دقیق بشیم، انگار قرار نیست به هیچ انتهایی برسیم.
یک تلنگری هست در ابعاد بزرگ.
کامو با هوش‌مندی تمام، به نوعی زندگی تمام مارو در حین روایت قصه، زیر ذره‌بین و نگاهی میبره که به نوعی سراسر انتقاده. 
کتاب بیشتر بر پایه حوادث و مشاهدات پیش‌میره و شخصیت‌ها نه با دیالوگ‌ها، بلکه با واکنش‌ها و رفتارشون در موقعیت‌های مختلف، به خوبی به ما شناسونده می‌شن. 
کتاب سه شخصیت اصلی داره؛ ریو، رامبر، تارو که هرکدوم به نوبه خودشون، بسیار جالب و تفکربرانگیزن. نه فقط شخصیت‌های اصلی، بلکه اون‌هایی که به نوعی فرعی هستن هم، به طرز خارق‌العاده‌ای جذاب و به یاد موندنی هستن. 
طاعون، نه فقط روایتگر سرگذشت مردم یک شهر طاعون زده، بلکه کنایه‌ای هست به زندگی تمام ما. کنایه‌ای به انسانیت. 
خوندش این شاهکار بسیار واجب و برای من بسیار لذت‌بخش بود. 
ترجمه جناب سیدحسینی هم بسیار برازنده بود. 


"سوال من این است: «چرا خود شما اینهمه فداکاری به خرج می‌دهید در حالی که به خدا ایمان ندارید.»

ریو بی‌آنکه از تاریکی خارج شود گفت که به این سوال قبلا جواب داده است و اگر به خدای قادر مطلق معتقد بود از درمان مردم دست برمی‌داشت و این کار را به خدا وا می‌داشت."
      
531

28

(0/1000)

نظرات

ریویو نوشتن برای این کتاب خیلی سخته، خسته نباشی.
1

1

واقعا همینطوره. انقدر این کتاب عمیقه، که میشه دربارش بسیارصحبت کرد، اما خب نمی‌دونم چطور همه حسم رو مکتوب کنم. حرف زدن دربارش از نوشتن راحت‌تر می‌تونه باشه برام.  

1

دریا

دریا

1403/10/24

علاقه‌مند شدم بخونمش.
1

1

خب پس ما رسالت خودمون رو انجام دادیم🤝🏻 

1