یادداشت سید امیرحسین هاشمی
6 روز پیش
سادهٔ و یکخطیاش این میشود که ناباکوف روایتگری و داستانپردازی را استادانه بلد است. از میانه داستان فکر میکنید دست نویسنده برای شما رو شده است و پایان داستان قابل حدس است. درست فکر کردید، ولی خب، تمام داستانهای دنیا تکراری اند و این روایتگری است که نویسنده را از نا-نویسنده متمایز میکند؛ واضح است که ناباکوف نویسنده است. حال مگر چه کرده است ناباکوف؟ پایان داستان را درست بسته است. چون دست نویسنده رو شده است، کاملا انتظار داشتم از این داستان کوتاه خوشم نیاید، ولی پایانبندی درست، این داستان کوتاه را نجات داد و "تاثیر حسی"ای که باید را گذاشت. داستان کوتاه نوشتن دشوار است! گویا ناباکوف از پس کارهای دشوار بر میآید. در ضمن تمام ما ناچارْ مردمانِ مترو هستیم. همانطور که ایمانی میگوید 😏 تو مترو خوندم ایشون رو.
(0/1000)
سید امیرحسین هاشمی
6 روز پیش
1