یادداشت سینا معروف
1404/1/18
مدتی است خواندن کتابهایی از این دست، علیرغم جذابیت عنوان و موضوع، برایم خستهکننده و سخت شده است. کتابهایی که نظرات جدیدی را در حیطههای مختلف بیان میکنند ولی دور از جان همگی، آدم را دقمرگ میکنند تا به نتیجهگیری برسند. فکر میکنم مشکل اینجاست که اول گزارهای را مطرح میکنند که دقیقاً دغدغه توست، کاملاً آن را شرح و بسط میدهند و همین که به عنوان یک نظریه، آماده پذیرش و تثبیت آن در ذهنت میشوی، چند آزمایش و پژوهش را مثال میزنند که همه فرضیات قبلی را میشورد و میبرد. بعد چالش از اینجا شروع میشود که از بین این همه دلیل و منطق ارائه شده، کدام را به عنوان اصل بپذیرم و در زندگی به کار ببندم. شاید از لحاظ علمی این نوع ارائه، تحلیل و نتیجهگیری لازم باشد ولی از لحاظ کاربردی چندان اثربخش نیست. به نظرم باید از این دست کتابها، خلاصهای کاربردی تهیه شود تا همه نتایج قطعی و قابل استناد را در حجم کمتری به خورد مخاطب بدهد. روش مواجهه من با این نوع کتابها، بیشتر سرسری خواندن و نه عمیق خواندن هست و نتیجه لازم را نگرفتهام. خدایم هدایت کناد. مشابه این نظر را هم برای کتابهای «آدمی، یک تاریخ نویدبخش»، «از دل تو تا دل من»، «واقعیت» و «چه شد؟» دارم.
(0/1000)
سینا معروف
1404/1/19
1