یادداشت عطیه عیاردولابی
1403/5/18
فکر کنم اگه تو این دوران حکومت و غلبه همجنسبازها بود، به اینکتاب هرگز اجاز نشر نمیدادن چه برسه به اینکه به عنوان کتاب تحسینشده سالها دست به دست بشه! دو لکه رنگ آبی و زرد از خانواده زرد و آبی با هم دوست هستن. یه روز اونا وسط بازی با هم ترکیب میشن و دیگه آبی و زردی در کار نیست. حالا فقط یه لکه سبز هستن. اونها ساعتها بازی میکنن و وقتی برمیگردن خونه نه خانواده زرد و نه خانواده آبی حاضر نیستن قبولشون کنن و میگن تو بچه ما نیستی. دو لکه آبی و زرد ترکیب شده در لکه سبز هم میشینن گریه میکنن. انقدر که رنگهاشون قطره قطره از هم جدا میشه و دوباره دو لکه آبی و زرد میشن. بعد میرن خونههاشون و مامان باباهاشون میفهمن ماجرا چی بوده. کتاب از نظر تصویری برای بچهها جذابه. حتی اگه سواد نداشته باشن به راحتی داستان رو میفهمن. متنش هم که تو هر صفحه یک یا حتی نیم خطه و راحت برای کودکان دبستانی. ولی اگه این کتاب به جای چند دهه پیش الان نوشته میشد احتمالا والدین دو لکه میگفتن ما شما رو همینطوری که هستین میپذیریم و اشکال نداره نمیخوای آبی/زرد باشی و گرایشت به خودت مربوطه. و در ادامه مامان آبی و مامان زرد با هم ترکیب میشدن، باباآبی و باباسبز هم تو هم فرو میرفتن تا فقط یه مامان سبز لزبین و یه بابای سبز گِی بمونه و خونواده مطلوب دوران آخرالزمان رو به منصه ظهور برسونن! اصلا هم عصبانی نیستم.
(0/1000)
• خاوَردُخت •
1403/5/18
1