بریده‌های کتاب °mahdis°

اون اتفاق تلخ و سخت همیشه سر جاش میمونه اما چیز های خوب هم سر جای خودشون هستن

زندگی صرفا خوب یا بد نیست،بلکه یک خروارچیز های خوب و چیز های بد در آن هست.شاید چیز های خوب راه حل چیز های بدنباشند،اما چیز های بد باعث نمی‌شوند چیز های خوب کم اهمیت شوند.

دلم میخواست نانی و مامان و بابا،یعنی راستش همه، وقتی به من نگاه می کنند، درد ها و مشکلاتی را ببینند که من می‌توانم درمان کنم ،نه فقط درد ها و مشکلات خودم را.دلم این را میخواست ..

همیشه جوری روی کتاب هایی که به من می‌دهد دست می کشد که انگار گنج هستند،به نظر من واقعا هم هستند

باید همان کاری را انجام بدهی که تصور میکنی نمی‌توانی

"ولی شاید تنها راه نجاتمون شبح آبی نباشه. شاید خودمون بتونیم از پسش بر بیایم"

نذار شرایط روت تاثیر بذاره

ی چیزی رو درباره ی گردن کلفت ها میدونی مورف؟ اون ها تا وقتی قوی هستن ک تو ب حرفاشون گوش کنی. نذار حرفاشون روت تاثیر بذاره

اصلا ب درک مگه نه؟ مهم نیس اون دربارت چه فکری میکنه، چون اون گردن کلفته

پس تو ی آدم همیشه نگرانی نه؟ اما این طور ک من فهمیدم حرف زدن همیشه حالت رو بهتر میکنه مشکل همیشه هست ..این نیز بگذرد .مسئله ی مهم اینه ک کی رو رو برای درد و دل انتخاب کردی

مشکل های زندگی خودشون گورشون رو گم نمیکنن، چون بزدل و پهلوون پنبه هستن و اگر بفهمن میتونن برنده بشن، قشنگ ازت سواری میگیرن .باهاشون رو به رو شو. چشم تو چشم . نشونشون بده نترسیدی. اگر نشون بدی ازشون نترسیدی فرار رو بر قرار ترجیح میدن

آدم ها برای مورف مثل برنامه های تلوزیون شده بود،فایده ای نداشت زیاد ب آن ها دل ببندد چون اصلا معلوم نبود کی کسی از راه می‌رسد و کانال را عوض می‌کند

خیلی از حیوانات گفته های اورا باور می‌کردند و منطقشان این بود که زندگی اکنون پر مشقت است، انصاف در این است که دنیای بهتری در جای دیگر وجود داشته باشد.

رفقا به یادداشته باشید که هرگز نباید در شما تردیدی پیدا شود، هیچ استدلالی نباید شمارا گمراه سازد

شکست خوردن و زندگی واقعی است که ترس را یادمان می‌دهد، ولی اگر چیزی را از ته دلت بخواهی، مجبوری ترس را کنار بگذاری و بپری

گاهی این ترس از سقوط است که باعث بالا رفتن مردم میشود