بریدههای کتاب زهـــراناصرپور زهـــراناصرپور 1404/3/23 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 251 0 3 زهـــراناصرپور 1404/3/21 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 207 _ پس دنبال کی میگردی؟ + خودم _ مگر کجایی؟ + توی دست های تو، لای موهای تو. 1 51 زهـــراناصرپور 1404/3/20 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 188 انگار با خودش میجنگید و از خودش شکست میخورد 0 25 زهـــراناصرپور 1404/3/12 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 161 خوشیمان را به رنج دیگران نمیخریم. 0 3 زهـــراناصرپور 1404/3/12 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 137 دنبال دلم راه میافتم، بلکه خودم را پیدا کنم. 0 2 زهـــراناصرپور 1404/3/11 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 101 سایهی ترس از مرگ هم بدتر است 0 3 زهـــراناصرپور 1404/3/11 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 101 میرزا حسن گفت: خاک برسر آدم هایی که نمیدانند سرچی دارند میجنگند. 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/6 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 216 گریه حجامت روح است 0 1 زهـــراناصرپور 1404/2/6 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 202 هیچ چیز،در هیچ موقعیتی ،پروازِ اندیشه را محدود نمیکند. 0 1 زهـــراناصرپور 1404/2/6 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 192 خسته نشدن ،خلافِ طبیعت است،همچنان که که خسته ماندن. 0 1 زهـــراناصرپور 1404/2/5 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 109 دورشدن از خویشتنِ خویش این مصیبت است 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/3 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 100 دریا میخروشد،نعره میکشد،سربه صخره ها میکوبد،پیش میتازد،عقب مینشیند اما در همه حال زمان را نفی میکند،گذشتن را ،رفتن را،پیرشدن را،شکستن و تا شدن را،مرگ را و تدفین را... 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/3 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 89 0 5 زهـــراناصرپور 1404/2/3 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 89 عشق،یک توهم بازیگوشانهی تن گرایانه نیست. عشق باید بتواند بر مشکلات غلبه کند و مشکلات تازه خلق کند. 0 4 زهـــراناصرپور 1404/2/2 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 73 0 7 زهـــراناصرپور 1404/2/1 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 56 0 29 زهـــراناصرپور 1404/2/1 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 54 هیچ چیز مثل خود استبداد،استبداد را رسوا نمیکند. 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/1 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 49 من هرگز نمیگویم در هیچ لحظه ای از این سفر ِدشوار،گرفتار ناامیدی نباید شد. من میگویم : به امیدْ باز گردیم قبل از آنکه ناامیدی،نابودمان کند. 0 3 زهـــراناصرپور 1404/1/25 قیدار رضا امیرخانی 4.0 142 صفحۀ 86 رفته ای توی خودت،نشسته ای تو قفس بالاخانه و دنیا را به چشمت تیره و تار کردهای...دنیا که تیره نمیشود.چشمت تیره شده است... 0 3 زهـــراناصرپور 1404/1/25 قیدار رضا امیرخانی 4.0 142 صفحۀ 85 پای لنگ،شیر را زمین نمیزند،جگر سیاه است که شیر را زمین میزند. 0 3
بریدههای کتاب زهـــراناصرپور زهـــراناصرپور 1404/3/23 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 251 0 3 زهـــراناصرپور 1404/3/21 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 207 _ پس دنبال کی میگردی؟ + خودم _ مگر کجایی؟ + توی دست های تو، لای موهای تو. 1 51 زهـــراناصرپور 1404/3/20 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 188 انگار با خودش میجنگید و از خودش شکست میخورد 0 25 زهـــراناصرپور 1404/3/12 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 161 خوشیمان را به رنج دیگران نمیخریم. 0 3 زهـــراناصرپور 1404/3/12 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 137 دنبال دلم راه میافتم، بلکه خودم را پیدا کنم. 0 2 زهـــراناصرپور 1404/3/11 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 101 سایهی ترس از مرگ هم بدتر است 0 3 زهـــراناصرپور 1404/3/11 سال بلوا عباس معروفی 4.2 182 صفحۀ 101 میرزا حسن گفت: خاک برسر آدم هایی که نمیدانند سرچی دارند میجنگند. 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/6 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 216 گریه حجامت روح است 0 1 زهـــراناصرپور 1404/2/6 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 202 هیچ چیز،در هیچ موقعیتی ،پروازِ اندیشه را محدود نمیکند. 0 1 زهـــراناصرپور 1404/2/6 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 192 خسته نشدن ،خلافِ طبیعت است،همچنان که که خسته ماندن. 0 1 زهـــراناصرپور 1404/2/5 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 109 دورشدن از خویشتنِ خویش این مصیبت است 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/3 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 100 دریا میخروشد،نعره میکشد،سربه صخره ها میکوبد،پیش میتازد،عقب مینشیند اما در همه حال زمان را نفی میکند،گذشتن را ،رفتن را،پیرشدن را،شکستن و تا شدن را،مرگ را و تدفین را... 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/3 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 89 0 5 زهـــراناصرپور 1404/2/3 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 89 عشق،یک توهم بازیگوشانهی تن گرایانه نیست. عشق باید بتواند بر مشکلات غلبه کند و مشکلات تازه خلق کند. 0 4 زهـــراناصرپور 1404/2/2 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 73 0 7 زهـــراناصرپور 1404/2/1 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 56 0 29 زهـــراناصرپور 1404/2/1 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 54 هیچ چیز مثل خود استبداد،استبداد را رسوا نمیکند. 0 2 زهـــراناصرپور 1404/2/1 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 197 صفحۀ 49 من هرگز نمیگویم در هیچ لحظه ای از این سفر ِدشوار،گرفتار ناامیدی نباید شد. من میگویم : به امیدْ باز گردیم قبل از آنکه ناامیدی،نابودمان کند. 0 3 زهـــراناصرپور 1404/1/25 قیدار رضا امیرخانی 4.0 142 صفحۀ 86 رفته ای توی خودت،نشسته ای تو قفس بالاخانه و دنیا را به چشمت تیره و تار کردهای...دنیا که تیره نمیشود.چشمت تیره شده است... 0 3 زهـــراناصرپور 1404/1/25 قیدار رضا امیرخانی 4.0 142 صفحۀ 85 پای لنگ،شیر را زمین نمیزند،جگر سیاه است که شیر را زمین میزند. 0 3