بریدههای کتاب mahyas mahyas 3 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 169 خانه موزه خاطرهاست 0 3 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 74 آدم ها مایوسمان می کنند،بدنمان مایوسمان می کند،خودمان خودمان را مایوس می کنیم. 0 2 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 31 زندگی،با آنچه در جوانی فکر می کرد،به کلی فرق می کند.جوان که بود خیال می کرد می شود مهار زندگی را به دست گرفت اما اشتباه می کرد.زندگی را نمی توان مهار کرد،تنها می توان از سرگذراند. 0 2 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 29 نوستالژی برایش مسکنی است همچون الکل. 0 3 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 29 حقیقت این است که بری مدام همین کار را می کند.همیشه به گذشته برمی گردد و بیشتر از آن که در زمان حال باشد،در خاطراتش زندگی می کند و اغلب آنها را تغییر می دهد تا شیرین تر شوند. 0 1 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 15 زندگی دل من راهم شکسته. 0 1 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 41 صبح که بشود همه چیز بهتر خواهد شد. روشنی که بازگردد امید هم باز خواهد آمد. یاس توهمی بیش نیست،بازی ای است که تاریکی سر ما در می آرد. 0 17 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 24 +کسی نیست که دوستش داشته باشی؟ _نه ،هنوز آن زنی را که باعث شود قلبم تندتر بزند،ملاقات نکرده ام. 0 0 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 73 +توی دنیای آن بیرون،آدم های زیادی هستند که شبیه تو باشند؟ _هزاران نفر. +گمان نمی کنم این طور باشد.من همه دنیا را نمی شناسم،ولی فکر نمی کنم آدم های زیادی مثل تو در آن وجود داشته باشند. 0 0 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 113 آن قدر عاشقت هستم که کاری نکنم که آسیبی به تو برسد. 0 0 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 130 نه،اشک نمی تواند گناه را از بین ببر،نه گناه را و نه آثار آن را. 0 0
بریدههای کتاب mahyas mahyas 3 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 169 خانه موزه خاطرهاست 0 3 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 74 آدم ها مایوسمان می کنند،بدنمان مایوسمان می کند،خودمان خودمان را مایوس می کنیم. 0 2 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 31 زندگی،با آنچه در جوانی فکر می کرد،به کلی فرق می کند.جوان که بود خیال می کرد می شود مهار زندگی را به دست گرفت اما اشتباه می کرد.زندگی را نمی توان مهار کرد،تنها می توان از سرگذراند. 0 2 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 29 نوستالژی برایش مسکنی است همچون الکل. 0 3 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 29 حقیقت این است که بری مدام همین کار را می کند.همیشه به گذشته برمی گردد و بیشتر از آن که در زمان حال باشد،در خاطراتش زندگی می کند و اغلب آنها را تغییر می دهد تا شیرین تر شوند. 0 1 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 15 زندگی دل من راهم شکسته. 0 1 mahyas 7 روز پیش بازگشت (رمان) بلیک کراوچ 4.3 21 صفحۀ 41 صبح که بشود همه چیز بهتر خواهد شد. روشنی که بازگردد امید هم باز خواهد آمد. یاس توهمی بیش نیست،بازی ای است که تاریکی سر ما در می آرد. 0 17 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 24 +کسی نیست که دوستش داشته باشی؟ _نه ،هنوز آن زنی را که باعث شود قلبم تندتر بزند،ملاقات نکرده ام. 0 0 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 73 +توی دنیای آن بیرون،آدم های زیادی هستند که شبیه تو باشند؟ _هزاران نفر. +گمان نمی کنم این طور باشد.من همه دنیا را نمی شناسم،ولی فکر نمی کنم آدم های زیادی مثل تو در آن وجود داشته باشند. 0 0 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 113 آن قدر عاشقت هستم که کاری نکنم که آسیبی به تو برسد. 0 0 mahyas 1404/2/14 کیلمنی بانوی باغ لوسی مود مونتگمری 3.3 14 صفحۀ 130 نه،اشک نمی تواند گناه را از بین ببر،نه گناه را و نه آثار آن را. 0 0