بریده‌های کتاب نیایش مجدی

سکوت سخت رنجش ها، گنج عواطف را پنهان کرده بود شاید هم ویران شده بود..

آدمی زاد به "نیت" بنده ی خدا ی کریمه به نیت..عباس جان!

باد، یاد آورد و یاد، اسب خواستن هارا زین می کرد و در دل و ذهن می تاخت🐎

کرمناج ها چوب بردارن، تفنگ ما به گردشون نمی رسه! دیدی که نرسید..

نقطه ی کور را نمی شه مداوم نگاه کرد؛ به برف که خیره بشی، چشمت کور میشه!

در مقابلش، همان تکه سنگ و سنگ بزرگ را می مانی خوش داری به او تکیه کنی، که اگر قدرت حوادث شمارا کند با او بغلطی و جلو بروی..

چه باک؟ غیرت آدم مو بر ندارد، نام به نجاست آلوده نشود؛ کبودی و حبس و بند، برای کرمانج جماعت عادت است..

مرز تصمیم و ترس کجاست؟ جایی که همین حالا نشسته ام..

آدرس شکست ● بزرگراه بدبینی، بلوار حقارت،خیابان توهم، میدان شعار، بن بست چه کنم؟ مجتمع یاس، طبقه زیرزمین، منزل فلاکت!

آدرس موفقیت: ● بزرگراه توکل، بلوار آرامش، خیابان صبوری، میدان عمل مجتمع انگیزه، واحد پشتکار، پلاک ۱۱۴، منزل صداقت

از تنهایی بدتر، کسانی هستند که کنارشون آرامش نداشته باشی

اساتید مثل چاه های نفت می مانند، از علم غنی هستند ولی برای کشف آن ها باید تلاش کرد!💙

توی این زمانه بری توی سیاست یا باید مثل رابین هود باشی که از بالا بگیری به پایینی ها بدی، یا مثل داروغه باشی که از پایینی ها بگیری به بالا بدی. جفتش هم عاقبت نداره!!

بعضی غذا هایش مستعد این بودند که لقب قاتل خاموش را از آن خود کنند!!😁

حق این است که سعدی 700 سال قبل به زبان امروزی ما سخن نگفته ست، بلکه ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته ایم سخن می گوییم!

آن جا که آدم ها دارند می پوسند و از درون پوک می شوند اگر به خلوتی و کنجی پناهنده باشی، این ارزشی ندارد. حتی در همان خلوتت محاصره می شوی و در خانه ات، از پای می افتی!

زخم هایی که از تیغ شرک بر تنم نشسته، همگی التیام یافته اما زخم ظلم بنی امیه مرا از پای در آورده ست

یزید اگر عبیدالله را نمی شناسد، پس وای به حال مسلمانان که امورشان در دست جاهلان است! و اگر او را می شناسد، پس وای به حال مسلمانان که مفسدان و سالوسان بر آن ها حکومت می کنند

بنی امیه از دین خدا بهره نمی گیرند، مگر آنچه آن هارا به دنیا نزدیک کند