بریدههای کتاب محدثه سادات غضنفری محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 328 0 6 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 301 توی این مملکت هر چیزی اولش خوب است، بعد یواشیواش بهش آب میبندند، خاصیتش را از دست میدهد. واسهی همین است که پیشرفت نمیکنیم. 0 10 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 266 هیچ چیز مال خود آدم نیست مگر همان چیزهایی که خیال میکند دلبستگیهایی به آن دارد. بعد یکییکی آنها را از آدم میگیرند و تنها یک سر میماند، آن هم بر نیزه. 1 15 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 264 جهان مجموعهی وهمآلودی است که به کوه میماند، باتلاقی است که برای شناختن اسرار آن نباید دست و پا زد، فقط باید زندگی کرد. سرتان را بیندازید پایین و زندگیتان را بکنید. 2 44 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 259 0 5 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 205 دلم میخواهد ماه من و تو همیشه پشت ابر بماند و هیچ کس از عشق ما باخبر نشود. آدمها حسودند، زمانه بخیل است، و دنیا عاشقکش است. 0 6 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 183 هیچ آدمی آدم دیگری نیست. عمرباختهها، عاشق عمر دیگران میشوند، همانجور که خودشان قربانی شدهاند، دیگران را هم نابود میکنند، با حرفهای قشنگ، وعدههای فریبنده، سلیقههای یکنواخت، زبانبازی، زبانبازی و همهاش دروغ، ظاهر دروغ، خوشگلیهای دروغ... 0 5 محدثه سادات غضنفری 1404/4/5 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 63 گاهی احساس میکردم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه میگردد که مردها شوهر زنها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند، اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را دربیاورند. زن موجودی است معلول و بیاراده که همهء جرئت و شهامتش را میکشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. 0 15 محدثه سادات غضنفری 1404/4/5 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 59 دنبال روز خوشی میگشتم که خاطرهای بتواند گناهی را ببخشد، اما میبایست از سال و ماه میگذشتم و میترسیدم از غصه گریهام بگیرد و میترسیدم زیاد از خودم دور شوم. 0 36 محدثه سادات غضنفری 1404/4/5 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 48 0 7 محدثه سادات غضنفری 1404/3/28 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 36 0 10 محدثه سادات غضنفری 1403/6/3 دوستش داشتم آنا گاوالدا 3.2 46 صفحۀ 41 جالب است اصطلاحها فقط اصطلاح نیستند؛ مثلا باید ترس واقعی را تجربه کرده باشیم تا معنی اصطلاح (عرق سرد) را بفهمیم، یا خیلی دلهره داشته باشیم تا اصطلاح (دلشوره) برایمان واقعا معنا پیدا کند، نه؟ (ول کردن) هم همینطور است. نقص ندارد. کی آن را ساخته؟ طناب را ول میکنند. همسر را ول میکنند. بعد راه دریا را پیش میگیرند، بالهای پهن مثل مرغ دریایی را باز میکنند و به آسمانهای دیگر پر میکشند. واقعا اصطلاح از این بهتر پیدا نمیشود... 0 7
بریدههای کتاب محدثه سادات غضنفری محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 328 0 6 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 301 توی این مملکت هر چیزی اولش خوب است، بعد یواشیواش بهش آب میبندند، خاصیتش را از دست میدهد. واسهی همین است که پیشرفت نمیکنیم. 0 10 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 266 هیچ چیز مال خود آدم نیست مگر همان چیزهایی که خیال میکند دلبستگیهایی به آن دارد. بعد یکییکی آنها را از آدم میگیرند و تنها یک سر میماند، آن هم بر نیزه. 1 15 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 264 جهان مجموعهی وهمآلودی است که به کوه میماند، باتلاقی است که برای شناختن اسرار آن نباید دست و پا زد، فقط باید زندگی کرد. سرتان را بیندازید پایین و زندگیتان را بکنید. 2 44 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 259 0 5 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 205 دلم میخواهد ماه من و تو همیشه پشت ابر بماند و هیچ کس از عشق ما باخبر نشود. آدمها حسودند، زمانه بخیل است، و دنیا عاشقکش است. 0 6 محدثه سادات غضنفری 5 روز پیش سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 183 هیچ آدمی آدم دیگری نیست. عمرباختهها، عاشق عمر دیگران میشوند، همانجور که خودشان قربانی شدهاند، دیگران را هم نابود میکنند، با حرفهای قشنگ، وعدههای فریبنده، سلیقههای یکنواخت، زبانبازی، زبانبازی و همهاش دروغ، ظاهر دروغ، خوشگلیهای دروغ... 0 5 محدثه سادات غضنفری 1404/4/5 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 63 گاهی احساس میکردم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه میگردد که مردها شوهر زنها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند، اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را دربیاورند. زن موجودی است معلول و بیاراده که همهء جرئت و شهامتش را میکشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. 0 15 محدثه سادات غضنفری 1404/4/5 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 59 دنبال روز خوشی میگشتم که خاطرهای بتواند گناهی را ببخشد، اما میبایست از سال و ماه میگذشتم و میترسیدم از غصه گریهام بگیرد و میترسیدم زیاد از خودم دور شوم. 0 36 محدثه سادات غضنفری 1404/4/5 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 48 0 7 محدثه سادات غضنفری 1404/3/28 سال بلوا عباس معروفی 4.1 167 صفحۀ 36 0 10 محدثه سادات غضنفری 1403/6/3 دوستش داشتم آنا گاوالدا 3.2 46 صفحۀ 41 جالب است اصطلاحها فقط اصطلاح نیستند؛ مثلا باید ترس واقعی را تجربه کرده باشیم تا معنی اصطلاح (عرق سرد) را بفهمیم، یا خیلی دلهره داشته باشیم تا اصطلاح (دلشوره) برایمان واقعا معنا پیدا کند، نه؟ (ول کردن) هم همینطور است. نقص ندارد. کی آن را ساخته؟ طناب را ول میکنند. همسر را ول میکنند. بعد راه دریا را پیش میگیرند، بالهای پهن مثل مرغ دریایی را باز میکنند و به آسمانهای دیگر پر میکشند. واقعا اصطلاح از این بهتر پیدا نمیشود... 0 7