بریده کتابهای محدثه اسماعیلیمحدثه اسماعیلی1403/02/26آتش بدون دود: درخت مقدسنادر ابراهیمی4.629صفحۀ 177میوه ی بسیار شاخه ی درخت را میشکند.شادی بسیار،قلب را. ترکمن میگوید:با نصف خنده ات بخند تا مجبور نشوی گریه کنی.با جامه ی نو چاروق نو نپوش.کمال غصه می آورد.03محدثه اسماعیلی1403/02/24آتش بدون دود: درخت مقدسنادر ابراهیمی4.629صفحۀ 6900محدثه اسماعیلی1403/02/23آتش بدون دود: درخت مقدسنادر ابراهیمی4.629صفحۀ 4302محدثه اسماعیلی1402/12/20ناتازهرا باقری4.218صفحۀ 249«بانو، من در این شهر غریبم. کسی را ندارم. نمی توانم حق و باطل را تشخیص بدهم. راه سعادت را به من نشان بده.» آب دهانش را قورت داد و به سختی گفت: «انّ السّعید، کلّ السّعید، حقّ السّعید من أحبّ علیًّا في حیاته و مماته.»00
بریده کتابهای محدثه اسماعیلیمحدثه اسماعیلی1403/02/26آتش بدون دود: درخت مقدسنادر ابراهیمی4.629صفحۀ 177میوه ی بسیار شاخه ی درخت را میشکند.شادی بسیار،قلب را. ترکمن میگوید:با نصف خنده ات بخند تا مجبور نشوی گریه کنی.با جامه ی نو چاروق نو نپوش.کمال غصه می آورد.03محدثه اسماعیلی1403/02/24آتش بدون دود: درخت مقدسنادر ابراهیمی4.629صفحۀ 6900محدثه اسماعیلی1403/02/23آتش بدون دود: درخت مقدسنادر ابراهیمی4.629صفحۀ 4302محدثه اسماعیلی1402/12/20ناتازهرا باقری4.218صفحۀ 249«بانو، من در این شهر غریبم. کسی را ندارم. نمی توانم حق و باطل را تشخیص بدهم. راه سعادت را به من نشان بده.» آب دهانش را قورت داد و به سختی گفت: «انّ السّعید، کلّ السّعید، حقّ السّعید من أحبّ علیًّا في حیاته و مماته.»00