بریدههای کتاب samaneh samaneh 1403/6/24 آن سوی آبی بی کران لارن ولک 4.0 12 صفحۀ 103 واقعا میخای این طوری رفتار کنی؟و می دونی خداوند حواسش به کارهایی که می کنی هست؟)) 0 0 samaneh 1403/6/11 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 204 مهم ترین چیزی که درمورد حرف نزدن فهمیده ام این است:نگه داشتن یک راز وقتی آدم حرف نمی زند خیلی خیلی راحت است. 0 2 samaneh 1403/6/10 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 145 0 0 samaneh 1403/6/8 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 110 گفت: سوزان،به نظرم تو همیشه با حرف زدنت ثابت کرده ای که مردم میتوانندافکارشان را باهم به اشتراک بگذارند.)) 0 0 samaneh 1403/6/7 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 84 آن موقع است که می فهمم:همه چیز دارد تغییر میکند.انگار قرار است همه چیز در بدترین وضعیت قرار بگیرد. 0 0 samaneh 1402/12/10 زنگی بدون تو هرگز معصومه طیبی 3.5 0 صفحۀ 11 اومد سمتم و سرم را گرفت تو بغلش،دیگه اشک نبود.باصدای بلند زدم زیر گریه بدجور دلم سوخته بود.💜 0 1 samaneh 1402/12/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 106 صفحۀ 154 او دستکش را از دست من بیرون میکشد.وقتی چشم هایم پراز اشک می شود با دستکش ها ضربه ای به سرم می زند :<<استلا،اینقدر آبغوره نگیر.میدونی که نمی تونم اجازه بدم یه دختر تنهایی گریه کنه.🥺❤ 0 8
بریدههای کتاب samaneh samaneh 1403/6/24 آن سوی آبی بی کران لارن ولک 4.0 12 صفحۀ 103 واقعا میخای این طوری رفتار کنی؟و می دونی خداوند حواسش به کارهایی که می کنی هست؟)) 0 0 samaneh 1403/6/11 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 204 مهم ترین چیزی که درمورد حرف نزدن فهمیده ام این است:نگه داشتن یک راز وقتی آدم حرف نمی زند خیلی خیلی راحت است. 0 2 samaneh 1403/6/10 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 145 0 0 samaneh 1403/6/8 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 110 گفت: سوزان،به نظرم تو همیشه با حرف زدنت ثابت کرده ای که مردم میتوانندافکارشان را باهم به اشتراک بگذارند.)) 0 0 samaneh 1403/6/7 عروس دریایی آلی بنجامین 4.0 87 صفحۀ 84 آن موقع است که می فهمم:همه چیز دارد تغییر میکند.انگار قرار است همه چیز در بدترین وضعیت قرار بگیرد. 0 0 samaneh 1402/12/10 زنگی بدون تو هرگز معصومه طیبی 3.5 0 صفحۀ 11 اومد سمتم و سرم را گرفت تو بغلش،دیگه اشک نبود.باصدای بلند زدم زیر گریه بدجور دلم سوخته بود.💜 0 1 samaneh 1402/12/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 106 صفحۀ 154 او دستکش را از دست من بیرون میکشد.وقتی چشم هایم پراز اشک می شود با دستکش ها ضربه ای به سرم می زند :<<استلا،اینقدر آبغوره نگیر.میدونی که نمی تونم اجازه بدم یه دختر تنهایی گریه کنه.🥺❤ 0 8