بریده‌ کتاب‌های فاطمه معروفی

برای یک زندانی که تمام عمرش را در سلول انفرادی گذرانده، یک عنکبوت هم میتواند منبع بزرگی برای سرگرمی باشد. (سورن کرکگارد)

وقتی پای انتخاب بین تغییر عقیده و اثبات عقیده به میان می‌آید، همه برای اثبات عقایدشان دست و پا می‌زنند. "ج.کی گالبرایت"

افراد نالایق به طور معمول از بی‌کفایتی خود بی‌خبرند.

بشر محکوم ابدی کشمکش میان دو قطب متضاد پریشانی و اضطراب از یکسو و اندوه و ملال از سوی دیگر است. (شوپنهاور)

من تنها یک چیز را میدانستم که در اینجا آموخته‌ام و آن اینکه عشق از جسم معشوق هم فراتر میرود و معنای ژرف خود را در هستی معنوی شخص و در درون او میابد. حال دیگر فرقی نمیکند که معشوق حاضر باشد یا نباشد، مرده باشد یا زنده، این دیگر اهمیتی ندارد.

انسان وقتی به ناگهان احساس میکند، چیزی برای از دست دادن بجز بدن مسخره برهنه‌اش ندارد، چه میکند.

هیچ کس به من نگفته است که اندوه بسیار شبیه ترس است

هیچ نمیدانم چرا اینقدر غمگینم!

«انسان زمانی که منتظر است فرصت کافی دارد تا خاطراتش را بیاد آورد»

«شب‌هایی وجود دارند که هرگز به پایان نمی‌رسند.»

ما آدمهای نیکوکاری بودیم، اما به طرز وحشتناکی خودخواه. باهوش بودیم، اما نابودکننده. عاشق بودیم اما اشتباه کردیم

ما یا باید یکدیگر را دوست بداریم یا بمیریم

تاریخ مملو از روایت‌هایی است که در آن انسانها با نهایت خوشبینی، وسایلی تولید کرده‌اند اما سپس کنترل مصنوعات خود را از دست داده‌اند؛ مثلا دکتر فرانکشتین هیولایی ساخت که در نهایت او را کشت.

اگر از درد درس بگیری، تجربه‌ی درد میتواند یک موهبت باشد.