بریدههای کتاب علی نخعی علی نخعی 1402/8/21 نماشم (نیمایی واره ها) مرتضی امیری اسفندقه 4.2 3 صفحۀ 86 مات در آینهای شطرنجی همه در خود بیخود چشمها هیچ به هم روشن نیست گور دستهجمعیست یا اتاق اشباح؟ آه! این قبر عمودی این... آه! در آسانسور جز من هیچکس با من نیست 0 11 علی نخعی 1402/3/31 شرح جامع مثنوی معنوی جلد 1 کریم زمانی 0.0 صفحۀ 148 " راه جان، مر جسم را ویران کند بعد از آن ویرانی، آبادان کند کرد ویران، خانه بهرِ گنجِ زر وز همان گنجش کند معمورتر" 0 12 علی نخعی 1402/3/25 شاهنامه ی فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات جلد 1 5.0 0 صفحۀ 5 6 12 علی نخعی 1402/3/25 شاهنامه ی فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات جلد 1 5.0 0 صفحۀ 160 "برفت و سرآمد براو روزگار همه رنج او ماند ازو یادگار ... جهانا مپرور چو خواهی درود چو میبدروی پروریدن چه سود؟" 4 24 علی نخعی 1402/3/18 متافیزیک حیرت (حیرت فلسفی حکیم عمر خیام) نصرالله حکمت 4.4 2 صفحۀ 79 0 5 علی نخعی 1402/3/17 از این اوستا مهدی اخوان ثالث 4.1 3 صفحۀ 67 "-در این شبگیر کدامین جام و پیغام صبوحی مستتان کردهست؟ ای مرغان که چونین بر برهنه شاخههای این درخت برده خوابش دور غریب افتاده از اقران بستانش در این بیغولهی مهجور قرار از دست داده ، شاد میشنگید و میخوانید؟ خوشا، دیگر خوشا حال شما، اما سپهر پیر بدعهدست و بیمهرست، میدانید؟" 3 15
بریدههای کتاب علی نخعی علی نخعی 1402/8/21 نماشم (نیمایی واره ها) مرتضی امیری اسفندقه 4.2 3 صفحۀ 86 مات در آینهای شطرنجی همه در خود بیخود چشمها هیچ به هم روشن نیست گور دستهجمعیست یا اتاق اشباح؟ آه! این قبر عمودی این... آه! در آسانسور جز من هیچکس با من نیست 0 11 علی نخعی 1402/3/31 شرح جامع مثنوی معنوی جلد 1 کریم زمانی 0.0 صفحۀ 148 " راه جان، مر جسم را ویران کند بعد از آن ویرانی، آبادان کند کرد ویران، خانه بهرِ گنجِ زر وز همان گنجش کند معمورتر" 0 12 علی نخعی 1402/3/25 شاهنامه ی فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات جلد 1 5.0 0 صفحۀ 5 6 12 علی نخعی 1402/3/25 شاهنامه ی فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات جلد 1 5.0 0 صفحۀ 160 "برفت و سرآمد براو روزگار همه رنج او ماند ازو یادگار ... جهانا مپرور چو خواهی درود چو میبدروی پروریدن چه سود؟" 4 24 علی نخعی 1402/3/18 متافیزیک حیرت (حیرت فلسفی حکیم عمر خیام) نصرالله حکمت 4.4 2 صفحۀ 79 0 5 علی نخعی 1402/3/17 از این اوستا مهدی اخوان ثالث 4.1 3 صفحۀ 67 "-در این شبگیر کدامین جام و پیغام صبوحی مستتان کردهست؟ ای مرغان که چونین بر برهنه شاخههای این درخت برده خوابش دور غریب افتاده از اقران بستانش در این بیغولهی مهجور قرار از دست داده ، شاد میشنگید و میخوانید؟ خوشا، دیگر خوشا حال شما، اما سپهر پیر بدعهدست و بیمهرست، میدانید؟" 3 15