بریده‌های کتاب وانیا رحیمی وانیا رحیمی 1404/2/10 سه گانه ی خاورمیانه: جنگ عشق تنهایی گروس عبدالملکیان 4.1 22 صفحۀ 8 شب است و چهره ام بیشتر به جنگ رفته است تا به مادرم ..! 0 4 وانیا رحیمی 1404/2/7 همه به هم شب به خیر گفتند، اما کسی نخوابید رسول یونان 3.5 1 صفحۀ 67 مرگ چیز بدی نبود اگر خاطره های زندگی می گذاشتند ، فراموش کردن زندگی کار آسانی نبود !!!! 0 4 وانیا رحیمی 1404/1/20 متن هایی برای هیچ ساموئل بکت 3.6 4 صفحۀ 53 آه چه میشد اگر ( نه ) چاهی برای ( آری ) می گند و خود در آن نمی افتاد ...! 0 2 وانیا رحیمی 1403/11/18 کافه ی خیابان گوته حمیدرضا شاه آبادی 3.8 13 صفحۀ 21 اصل وجود آدم ها ذهن شونه ، خاطرات شونه ، اون که از بین بره ، دیگه خود آدم از بین رفته....! 0 8 وانیا رحیمی 1403/9/8 دیر کردی ما شام را خوردیم رسول یونان 2.5 2 صفحۀ 9 حرف ها از جنس آب اند . یک جا بند نمی شوند ! ما فکر می‌کنیم حرف ها که از دهان ها بیرون می آیند در گوش ها دفن می شوند ، اما این طور نیست ! آنها از گوش ها وارد مغزها می‌شوند و چرخی می خورند و دوباره از دهان بیرون می‌زنند...! 0 15 وانیا رحیمی 1403/8/4 اشکال ندارد که حالت خوب نیست: مواجهه با اندوه و مرگ در فرهنگی که قادر به درک آن نیست مگان دیواین 3.5 37 صفحۀ 62 شجاعت ، بیدار شدن و رویارویی با هر روزی است که ترجیح میدادی دیگر بیدار نشوی ؛ شجاعت ، یعنی همراهی و همدلی با قلبی که میلیون ها تکه شده است و هرگز هم التیام نخواهد یافت ....! 0 8 وانیا رحیمی 1403/8/4 اشکال ندارد که حالت خوب نیست: مواجهه با اندوه و مرگ در فرهنگی که قادر به درک آن نیست مگان دیواین 3.5 37 صفحۀ 58 ما در عصر طلایی شکست زندگی می‌کنیم...! جایی که از داستان های خیالی برای پایان های نجات بخششان و برای از بین بردن تاریکی ها و در اولویت قرار دادن التیام درد و اندوه بت می‌سازیم...♡ 0 7 وانیا رحیمی 1403/5/26 حفره ها: مجموعه شعر گروس عبدالملکیان 3.8 8 صفحۀ 70 0 4 وانیا رحیمی 1402/11/29 بازگشت شازده پسر آلخاندروگیلرمو روئمرز 4.0 9 صفحۀ 26 0 7
بریده‌های کتاب وانیا رحیمی وانیا رحیمی 1404/2/10 سه گانه ی خاورمیانه: جنگ عشق تنهایی گروس عبدالملکیان 4.1 22 صفحۀ 8 شب است و چهره ام بیشتر به جنگ رفته است تا به مادرم ..! 0 4 وانیا رحیمی 1404/2/7 همه به هم شب به خیر گفتند، اما کسی نخوابید رسول یونان 3.5 1 صفحۀ 67 مرگ چیز بدی نبود اگر خاطره های زندگی می گذاشتند ، فراموش کردن زندگی کار آسانی نبود !!!! 0 4 وانیا رحیمی 1404/1/20 متن هایی برای هیچ ساموئل بکت 3.6 4 صفحۀ 53 آه چه میشد اگر ( نه ) چاهی برای ( آری ) می گند و خود در آن نمی افتاد ...! 0 2 وانیا رحیمی 1403/11/18 کافه ی خیابان گوته حمیدرضا شاه آبادی 3.8 13 صفحۀ 21 اصل وجود آدم ها ذهن شونه ، خاطرات شونه ، اون که از بین بره ، دیگه خود آدم از بین رفته....! 0 8 وانیا رحیمی 1403/9/8 دیر کردی ما شام را خوردیم رسول یونان 2.5 2 صفحۀ 9 حرف ها از جنس آب اند . یک جا بند نمی شوند ! ما فکر می‌کنیم حرف ها که از دهان ها بیرون می آیند در گوش ها دفن می شوند ، اما این طور نیست ! آنها از گوش ها وارد مغزها می‌شوند و چرخی می خورند و دوباره از دهان بیرون می‌زنند...! 0 15 وانیا رحیمی 1403/8/4 اشکال ندارد که حالت خوب نیست: مواجهه با اندوه و مرگ در فرهنگی که قادر به درک آن نیست مگان دیواین 3.5 37 صفحۀ 62 شجاعت ، بیدار شدن و رویارویی با هر روزی است که ترجیح میدادی دیگر بیدار نشوی ؛ شجاعت ، یعنی همراهی و همدلی با قلبی که میلیون ها تکه شده است و هرگز هم التیام نخواهد یافت ....! 0 8 وانیا رحیمی 1403/8/4 اشکال ندارد که حالت خوب نیست: مواجهه با اندوه و مرگ در فرهنگی که قادر به درک آن نیست مگان دیواین 3.5 37 صفحۀ 58 ما در عصر طلایی شکست زندگی می‌کنیم...! جایی که از داستان های خیالی برای پایان های نجات بخششان و برای از بین بردن تاریکی ها و در اولویت قرار دادن التیام درد و اندوه بت می‌سازیم...♡ 0 7 وانیا رحیمی 1403/5/26 حفره ها: مجموعه شعر گروس عبدالملکیان 3.8 8 صفحۀ 70 0 4 وانیا رحیمی 1402/11/29 بازگشت شازده پسر آلخاندروگیلرمو روئمرز 4.0 9 صفحۀ 26 0 7
