بریدههای کتاب رضا ایمانی رضا ایمانی 1402/4/3 با گارد باز 4.0 0 صفحۀ 79 یکی از مأمورها گفت که جای شکرش باقی است که ماشین خالی بوده است. من صدام بلند کردم که نه برای ما. رییس شان گفت که منظور هم کارمان این نبوده, ببخشید 0 4 رضا ایمانی 1402/3/29 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 107 داستان برنامه ریزی در ایران: در سازمان برنامه تماس ها و ارتباط ها ی مستقیم بین مدیر عامل و روسای واحد ها یا بین معاونین قاعده است نه استثنا. در مسیر صدور دستورات سازمانی، مقامات میانی نه فقط دور زده می شوند بلکه اغلب از توافقات و تفاهمات حاصله بی اطلاع می مانند. 0 0 رضا ایمانی 1402/3/28 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 48 مک لئود نویسنده کتاب برنامه ریزی در ایران می نویسد:«انسان ها هنگامی که خارج از مرزهای فرهنگی جامعه خود در صدد تغییر و بهبود وضعیت خود باشند به جز عده معدودی همه به طور اجتناب ناپذیر در معرض درهم ریختگی فرهنگی قرار می گیرند.» 0 1 رضا ایمانی 1402/3/28 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 38 بحث نویسنده درباره دلایل ناکارآمدی برنامه سوم توسعه در سال 1340: «درکار برنامه ریزی جامع، ضعف بزرگ ما این بود که برای مجموعه ی گسترده ای از مسائل بسیار دشوار، به نحو افراطی از راه حل های فرضی استفاده کردیم.» 0 0 رضا ایمانی 1402/3/28 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 22 مشاور امریکایی در مواجه باشکست پروژه هایش در ایران: این امر هرچند تاسف بار است اما به عذر خواهی نیاز ندارد. 1 1 رضا ایمانی 1402/3/16 آن چنان تر 3.6 4 صفحۀ 1 قدش از بقیه دختر ها کوتاه تر بود . مادرم میگفت نصفش زیر زمین است . من از آن نصفه زیر زمینش هم خوشم می آمد.حتی وقتی قلدری میکرد و به آدم زور میگفت حرکاتش شیرین بود. وقتی من را فرستاد توی اتاق معاون اداره تا کاغذ و کاربن بدزدم و گفت اگر یک سکه ی بیست و پنج تومانی بگذارم زیر در نامرئی میشوم و هیچ کس نمی فهمد کار من بوده باز هم دوستش داشتم. 0 2 رضا ایمانی 1402/3/5 آن چنان تر 3.6 4 صفحۀ 1 باید صدایم را تا جایی بالا ببرم که خشمم را از دیوار های آپارتمان رد کند و در عین حال نباید تا جایی پیش بروم که دخترمان بیدار شود. زندگی مشترک ما را همین تعادل های ظریف است که حفظ کرده. 0 3
بریدههای کتاب رضا ایمانی رضا ایمانی 1402/4/3 با گارد باز 4.0 0 صفحۀ 79 یکی از مأمورها گفت که جای شکرش باقی است که ماشین خالی بوده است. من صدام بلند کردم که نه برای ما. رییس شان گفت که منظور هم کارمان این نبوده, ببخشید 0 4 رضا ایمانی 1402/3/29 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 107 داستان برنامه ریزی در ایران: در سازمان برنامه تماس ها و ارتباط ها ی مستقیم بین مدیر عامل و روسای واحد ها یا بین معاونین قاعده است نه استثنا. در مسیر صدور دستورات سازمانی، مقامات میانی نه فقط دور زده می شوند بلکه اغلب از توافقات و تفاهمات حاصله بی اطلاع می مانند. 0 0 رضا ایمانی 1402/3/28 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 48 مک لئود نویسنده کتاب برنامه ریزی در ایران می نویسد:«انسان ها هنگامی که خارج از مرزهای فرهنگی جامعه خود در صدد تغییر و بهبود وضعیت خود باشند به جز عده معدودی همه به طور اجتناب ناپذیر در معرض درهم ریختگی فرهنگی قرار می گیرند.» 0 1 رضا ایمانی 1402/3/28 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 38 بحث نویسنده درباره دلایل ناکارآمدی برنامه سوم توسعه در سال 1340: «درکار برنامه ریزی جامع، ضعف بزرگ ما این بود که برای مجموعه ی گسترده ای از مسائل بسیار دشوار، به نحو افراطی از راه حل های فرضی استفاده کردیم.» 0 0 رضا ایمانی 1402/3/28 برنامه ریزی در ایران: بر اساس تجارب گروه مشاوره دانشگاه هاروارد در ایران در تهیه برنامه عمرانی سوم تاس مک لیود 4.3 3 صفحۀ 22 مشاور امریکایی در مواجه باشکست پروژه هایش در ایران: این امر هرچند تاسف بار است اما به عذر خواهی نیاز ندارد. 1 1 رضا ایمانی 1402/3/16 آن چنان تر 3.6 4 صفحۀ 1 قدش از بقیه دختر ها کوتاه تر بود . مادرم میگفت نصفش زیر زمین است . من از آن نصفه زیر زمینش هم خوشم می آمد.حتی وقتی قلدری میکرد و به آدم زور میگفت حرکاتش شیرین بود. وقتی من را فرستاد توی اتاق معاون اداره تا کاغذ و کاربن بدزدم و گفت اگر یک سکه ی بیست و پنج تومانی بگذارم زیر در نامرئی میشوم و هیچ کس نمی فهمد کار من بوده باز هم دوستش داشتم. 0 2 رضا ایمانی 1402/3/5 آن چنان تر 3.6 4 صفحۀ 1 باید صدایم را تا جایی بالا ببرم که خشمم را از دیوار های آپارتمان رد کند و در عین حال نباید تا جایی پیش بروم که دخترمان بیدار شود. زندگی مشترک ما را همین تعادل های ظریف است که حفظ کرده. 0 3