بریدۀ کتاب
1402/3/16
3.6
2
صفحۀ 1
قدش از بقیه دختر ها کوتاه تر بود . مادرم میگفت نصفش زیر زمین است . من از آن نصفه زیر زمینش هم خوشم می آمد.حتی وقتی قلدری میکرد و به آدم زور میگفت حرکاتش شیرین بود. وقتی من را فرستاد توی اتاق معاون اداره تا کاغذ و کاربن بدزدم و گفت اگر یک سکه ی بیست و پنج تومانی بگذارم زیر در نامرئی میشوم و هیچ کس نمی فهمد کار من بوده باز هم دوستش داشتم.
قدش از بقیه دختر ها کوتاه تر بود . مادرم میگفت نصفش زیر زمین است . من از آن نصفه زیر زمینش هم خوشم می آمد.حتی وقتی قلدری میکرد و به آدم زور میگفت حرکاتش شیرین بود. وقتی من را فرستاد توی اتاق معاون اداره تا کاغذ و کاربن بدزدم و گفت اگر یک سکه ی بیست و پنج تومانی بگذارم زیر در نامرئی میشوم و هیچ کس نمی فهمد کار من بوده باز هم دوستش داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.