بریدههای کتاب Narges pahlavan Narges pahlavan 7 روز پیش صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 29 صفحۀ 140 تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی نمیفهمی مال تو بوده. 0 2 Narges pahlavan 1404/2/31 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 366 صفحۀ 50 محزون است که حتی کاری نکرده باشی که افسوسش را بخوری، هیچ، هیچ، هیچ، زیرا آنچه بر باد رفته چیزی نبوده است. هیچ، یک "هیچ "احمقانه و بیمعنی، همه خواب بوده است. 0 0 Narges pahlavan 1404/2/31 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 366 صفحۀ 41 او هیچ حسرتی بر دل ندارد. زیرا او مافوق آرزو است، زیرا هر چه بخواهد دارد. او سیر است زیرا خود، خداوند زندگی خویش است. 0 1 Narges pahlavan 1404/2/28 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 29 صفحۀ 53 من تا روزی که بدانم جایی را پیدا کردهام که من و چیزهایش به هم تعلق داریم، نمیخواهم مالک هیچ چیزی باشم. خودم هم درست نمیدانم آنجا کجاست. اما میدانم چه شکلی است. 0 2 Narges pahlavan 1404/2/25 جاودانگی میلان کوندرا 4.0 11 صفحۀ 121 تاحالا توجه کردی پیششرط ابدی تراژدی چیه؟ وجود ایدهآلهایی که مرگ را باارزشتر از زندگی بشر جلوه میدهند. میدونی پیششرط جنگ چیه؟ همان چیز. آنها به همین بهانه شما را به سمت مرگ سوق میدهند زیرا از قرار معلوم در مرگ چیزی نهفته است که از زندگی شما بسیار باارزشتر است. 0 0 Narges pahlavan 1404/2/22 جاودانگی میلان کوندرا 4.0 11 صفحۀ 84 جاودانگی به معنی یک دادگاه ابدیست. 0 2 Narges pahlavan 1404/2/22 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 168 صفحۀ 40 زن عاشق معایب و حتی بدجنسیهای مرد محبوبش را توجیه میکند، طوری که خود مرد هم تابهحال نتوانسته باشد چنین توجیهاتی برای بدیهایش بیاورد. 0 7 Narges pahlavan 1404/2/22 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 168 صفحۀ 57 آخر آن زمان من ته ظلمات ناامیدی بودم، هلاک شده بودم، خودم دیگر مرده بودم، چطور میتوانستم انسان دیگری را نجات دهم؟ 0 0 Narges pahlavan 1403/12/7 جاودانگی میلان کوندرا 4.0 11 صفحۀ 32 او با خودش گفت نباید از آنها متنفر باشم چون دلم نمیخواهد هیچچیزی مرا به آنها پیوند بزند. من هیچ نقطهی اشتراکی با آنها ندارم. 0 9
بریدههای کتاب Narges pahlavan Narges pahlavan 7 روز پیش صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 29 صفحۀ 140 تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی نمیفهمی مال تو بوده. 0 2 Narges pahlavan 1404/2/31 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 366 صفحۀ 50 محزون است که حتی کاری نکرده باشی که افسوسش را بخوری، هیچ، هیچ، هیچ، زیرا آنچه بر باد رفته چیزی نبوده است. هیچ، یک "هیچ "احمقانه و بیمعنی، همه خواب بوده است. 0 0 Narges pahlavan 1404/2/31 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 366 صفحۀ 41 او هیچ حسرتی بر دل ندارد. زیرا او مافوق آرزو است، زیرا هر چه بخواهد دارد. او سیر است زیرا خود، خداوند زندگی خویش است. 0 1 Narges pahlavan 1404/2/28 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 29 صفحۀ 53 من تا روزی که بدانم جایی را پیدا کردهام که من و چیزهایش به هم تعلق داریم، نمیخواهم مالک هیچ چیزی باشم. خودم هم درست نمیدانم آنجا کجاست. اما میدانم چه شکلی است. 0 2 Narges pahlavan 1404/2/25 جاودانگی میلان کوندرا 4.0 11 صفحۀ 121 تاحالا توجه کردی پیششرط ابدی تراژدی چیه؟ وجود ایدهآلهایی که مرگ را باارزشتر از زندگی بشر جلوه میدهند. میدونی پیششرط جنگ چیه؟ همان چیز. آنها به همین بهانه شما را به سمت مرگ سوق میدهند زیرا از قرار معلوم در مرگ چیزی نهفته است که از زندگی شما بسیار باارزشتر است. 0 0 Narges pahlavan 1404/2/22 جاودانگی میلان کوندرا 4.0 11 صفحۀ 84 جاودانگی به معنی یک دادگاه ابدیست. 0 2 Narges pahlavan 1404/2/22 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 168 صفحۀ 40 زن عاشق معایب و حتی بدجنسیهای مرد محبوبش را توجیه میکند، طوری که خود مرد هم تابهحال نتوانسته باشد چنین توجیهاتی برای بدیهایش بیاورد. 0 7 Narges pahlavan 1404/2/22 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 168 صفحۀ 57 آخر آن زمان من ته ظلمات ناامیدی بودم، هلاک شده بودم، خودم دیگر مرده بودم، چطور میتوانستم انسان دیگری را نجات دهم؟ 0 0 Narges pahlavan 1403/12/7 جاودانگی میلان کوندرا 4.0 11 صفحۀ 32 او با خودش گفت نباید از آنها متنفر باشم چون دلم نمیخواهد هیچچیزی مرا به آنها پیوند بزند. من هیچ نقطهی اشتراکی با آنها ندارم. 0 9