بریدههای کتاب نازنینزینب باقری نازنینزینب باقری 1404/1/21 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 35 صفحۀ 64 عناوین خبری روزنامهها میگویند اسرائیلیها بیرون محوطه زندانیهایی که زندانیان فلسطینی شان در اعتصاب غذا هستند مراسم کباب خوران برگزار کردند. مبادا فراموش کنی که سرزمینت را دزدیدند و روی ویرانیهایش مشغول رقص و پایکوبی هستند 0 14 نازنینزینب باقری 1404/1/20 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 35 صفحۀ 28 شدت دردت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی درک ناشدنی شدت پریشانیات چقدر است؟ فرض کن ده یعنی ناگفتنی شدت تحقیر و خفتت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی لحظه به لحظه نفس کشیدن بوی آسفالت جاده ی آوارگی شدت محرومیتت از حقوق اساسی چقدر است؟ فرض کن ده یعنی از دست دادن کشورت شدت خشمت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی طوفان آتشین خشم. شدت حس فقدانت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی بی صدایی و آوارگی شدت سرگردانیات چقدر است؟ فرض کن ده یعنی خارجی نامطلوب بودن. 0 4 نازنینزینب باقری 1404/1/1 وقتی زنان بخواهند: الهام بخشی و توصیه های یک زن سازنده، هنرمند و کارآفرین گریس بانی 2.5 1 صفحۀ 23 0 5 نازنینزینب باقری 1403/12/13 شهر فراموشی کوری آن هایدو 4.1 8 صفحۀ 283 عشق یعنی با همۀ ناراحتیهایی که داریم، از همدیگر مراقبت کنیم. عشق یعنی شهری که پر از پیچک و خارها و رزهای رنگارنگ است. عشق یعنی قوی بودن وقت خاطرههای بد و ترسناک و دردناک. عشق یعنی حتی وقتی آسمان ابری است و قلبت شکسته، باز بتوانی حال خوب داشته باشی. 0 7 نازنینزینب باقری 1403/12/9 شهر فراموشی کوری آن هایدو 4.1 8 صفحۀ 12 0 6 نازنینزینب باقری 1403/12/6 آنی شرلی در اینگلساید جلد 6 لوسی مود مونتگمری 4.6 39 صفحۀ 110 هیچیک از ما هرگز نخستین تجربهی خود را در مشاهدهی مرگ کسی که دوستش داریم، فراموش نمیکنیم، حتی اگر این تجربه مربوط به مرگ یک سگ کوچولوی معمولی باشد. 0 12 نازنینزینب باقری 1403/11/18 سرینیتی گوردون ام. کورمن 4.3 9 صفحۀ 156 میتوانی از کارخانه پلاستیک سازی بیرونم کنی، ولی کارخانه پلاستیک سازی را نمیتوانی از ذهنم بیرون کنی. هنوز اتاق کنفرانس از فکرم نرفته است بیرون. وایت بوردهای روی دیوار چنان در ذهنم حک شده که روز و شب جلوی چشمام است؛ چه باز باشد، چه بسته. 0 3
بریدههای کتاب نازنینزینب باقری نازنینزینب باقری 1404/1/21 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 35 صفحۀ 64 عناوین خبری روزنامهها میگویند اسرائیلیها بیرون محوطه زندانیهایی که زندانیان فلسطینی شان در اعتصاب غذا هستند مراسم کباب خوران برگزار کردند. مبادا فراموش کنی که سرزمینت را دزدیدند و روی ویرانیهایش مشغول رقص و پایکوبی هستند 0 14 نازنینزینب باقری 1404/1/20 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 35 صفحۀ 28 شدت دردت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی درک ناشدنی شدت پریشانیات چقدر است؟ فرض کن ده یعنی ناگفتنی شدت تحقیر و خفتت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی لحظه به لحظه نفس کشیدن بوی آسفالت جاده ی آوارگی شدت محرومیتت از حقوق اساسی چقدر است؟ فرض کن ده یعنی از دست دادن کشورت شدت خشمت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی طوفان آتشین خشم. شدت حس فقدانت چقدر است؟ فرض کن ده یعنی بی صدایی و آوارگی شدت سرگردانیات چقدر است؟ فرض کن ده یعنی خارجی نامطلوب بودن. 0 4 نازنینزینب باقری 1404/1/1 وقتی زنان بخواهند: الهام بخشی و توصیه های یک زن سازنده، هنرمند و کارآفرین گریس بانی 2.5 1 صفحۀ 23 0 5 نازنینزینب باقری 1403/12/13 شهر فراموشی کوری آن هایدو 4.1 8 صفحۀ 283 عشق یعنی با همۀ ناراحتیهایی که داریم، از همدیگر مراقبت کنیم. عشق یعنی شهری که پر از پیچک و خارها و رزهای رنگارنگ است. عشق یعنی قوی بودن وقت خاطرههای بد و ترسناک و دردناک. عشق یعنی حتی وقتی آسمان ابری است و قلبت شکسته، باز بتوانی حال خوب داشته باشی. 0 7 نازنینزینب باقری 1403/12/9 شهر فراموشی کوری آن هایدو 4.1 8 صفحۀ 12 0 6 نازنینزینب باقری 1403/12/6 آنی شرلی در اینگلساید جلد 6 لوسی مود مونتگمری 4.6 39 صفحۀ 110 هیچیک از ما هرگز نخستین تجربهی خود را در مشاهدهی مرگ کسی که دوستش داریم، فراموش نمیکنیم، حتی اگر این تجربه مربوط به مرگ یک سگ کوچولوی معمولی باشد. 0 12 نازنینزینب باقری 1403/11/18 سرینیتی گوردون ام. کورمن 4.3 9 صفحۀ 156 میتوانی از کارخانه پلاستیک سازی بیرونم کنی، ولی کارخانه پلاستیک سازی را نمیتوانی از ذهنم بیرون کنی. هنوز اتاق کنفرانس از فکرم نرفته است بیرون. وایت بوردهای روی دیوار چنان در ذهنم حک شده که روز و شب جلوی چشمام است؛ چه باز باشد، چه بسته. 0 3