بریدههای کتاب لیلا منوچهری لیلا منوچهری 3 روز پیش آری اینچنین بود برادر علی شریعتی 3.9 11 صفحۀ 11 راست است که من از سرزمینی آمده ام و آنها از سرزمین هایی؛ من از نژادی و آنها از نژادی؛ اما اینها تقسیم بندی های پلیدی است تا انسان را قطعه قطعه کنند و خویشاوندان را بیگانه بنمایند و بیگانگان را خویشاوند. اما من بیرون از این تقسیم بندی ها ، از این سلسله و نژادم و خویشاوند و همدردشان. 0 0 لیلا منوچهری 1404/4/15 کآشوب: بیست و سه روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم احسان رضایی 3.9 76 صفحۀ 2 0 1 لیلا منوچهری 1404/4/15 کآشوب: بیست و سه روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم احسان رضایی 3.9 76 صفحۀ 15 یکی از زن ها توی یکی از اتاق های طبقه بالا بهم گفته بود « غصه ها برا زناست . حاجتی مَردارم زنا میآن می گیرند.» از چهارتا در سه تا مال زن ها بود ولی برای رسیدن به داخل خانه هنوز مجبور بودیم بایستیم توی صف. 0 1 لیلا منوچهری 1404/3/3 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 854 در زندگی هیچ چیز گرامی تر ، قوی تر، سالم تر و مفید تر از خاطره ای خوش نیست، به خصوص اگر مربوط به دوران کودکی باشد و خانه پدری. اگر آدم تعداد زیادی از این خاطره ها در ذهنش داشته باشد، همه عمر خوشبخت خواهد بود. حتی اگر یک خاطره هم باشد، روزی به کارمان می آید و نجات مان می دهد. 0 3 لیلا منوچهری 1403/9/15 حانیه حامد عسکری 4.2 70 صفحۀ 86 0 3 لیلا منوچهری 1403/9/1 حانیه حامد عسکری 4.2 70 صفحۀ 31 مرگ مفهومی عجیب است دختر ؛ پرهیزگارت می کند ، صبورت می کند ، رامت می کند و دستت را می گیرد و تو را به جاهایی از اعماق وجود خودت می برد که گمان نمی کنی شهرِ دلت ممکن است چنین گوشه ها و کوچه هایی هم داشته باشد. 0 7
بریدههای کتاب لیلا منوچهری لیلا منوچهری 3 روز پیش آری اینچنین بود برادر علی شریعتی 3.9 11 صفحۀ 11 راست است که من از سرزمینی آمده ام و آنها از سرزمین هایی؛ من از نژادی و آنها از نژادی؛ اما اینها تقسیم بندی های پلیدی است تا انسان را قطعه قطعه کنند و خویشاوندان را بیگانه بنمایند و بیگانگان را خویشاوند. اما من بیرون از این تقسیم بندی ها ، از این سلسله و نژادم و خویشاوند و همدردشان. 0 0 لیلا منوچهری 1404/4/15 کآشوب: بیست و سه روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم احسان رضایی 3.9 76 صفحۀ 2 0 1 لیلا منوچهری 1404/4/15 کآشوب: بیست و سه روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم احسان رضایی 3.9 76 صفحۀ 15 یکی از زن ها توی یکی از اتاق های طبقه بالا بهم گفته بود « غصه ها برا زناست . حاجتی مَردارم زنا میآن می گیرند.» از چهارتا در سه تا مال زن ها بود ولی برای رسیدن به داخل خانه هنوز مجبور بودیم بایستیم توی صف. 0 1 لیلا منوچهری 1404/3/3 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 854 در زندگی هیچ چیز گرامی تر ، قوی تر، سالم تر و مفید تر از خاطره ای خوش نیست، به خصوص اگر مربوط به دوران کودکی باشد و خانه پدری. اگر آدم تعداد زیادی از این خاطره ها در ذهنش داشته باشد، همه عمر خوشبخت خواهد بود. حتی اگر یک خاطره هم باشد، روزی به کارمان می آید و نجات مان می دهد. 0 3 لیلا منوچهری 1403/9/15 حانیه حامد عسکری 4.2 70 صفحۀ 86 0 3 لیلا منوچهری 1403/9/1 حانیه حامد عسکری 4.2 70 صفحۀ 31 مرگ مفهومی عجیب است دختر ؛ پرهیزگارت می کند ، صبورت می کند ، رامت می کند و دستت را می گیرد و تو را به جاهایی از اعماق وجود خودت می برد که گمان نمی کنی شهرِ دلت ممکن است چنین گوشه ها و کوچه هایی هم داشته باشد. 0 7