بریدههای کتاب Amen gh Amen gh 2 ساعت پیش نفرین زمین جلال آل احمد 3.8 10 صفحۀ 145 مگر نه این که « از پا افتادن» یعنی «مردن»؟ و بعد این روی پا ایستادن فقط روی پای بدن نیست، روی پای کار خود ایستادن هم هست، و روی پای اراده ی خود 0 2 Amen gh دیروز به دور از مردم شوریده تامس هاردی 4.1 11 صفحۀ 248 عشق شریف- هرچند نه امید بخش- آن است که حتی ترس از افشاندن بذر بیزاری در دل دلدار نیز نتواند آن را از پیکار با خطاهای خویش یا لغزشهای او باز دارد. 0 8 Amen gh 1404/4/15 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 62 گل وجود آدمی خاک فقر است که با اشک آمیخته اند و در کوره رنج پخته اند. زینب کبری گنجینه دار عالم رنج است. او را این چنین بشناس او محمل گران بارترین رنج هایی است که در این مبارکه نهفته لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كبد. او وارث بیت الاحزان فاطمه است و بیت الاحزان قبله رنج آدمی است. 0 10 Amen gh 1404/4/15 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 100 تاریخ امانت دار فریاد «هل من ناصر» حسین است و فطرت گنجینه دار آن... و از آن پس کدام دلی است که با یاد او نتپد؟ مردگان را رها کن سخن از زندگان عشق میگویم... 0 6 Amen gh 1404/4/15 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 73 اسلام لباسی نیست که با پیکر جاهلیت جفت بیاید اما اینجا دنیاست و بادیه وهم میان ظاهر و باطن فاصله انداخته است. شیطان جاهلان متنشک را با نماز می فریبد 0 9 Amen gh 1404/4/13 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 8 جاهلیت ریشه در درون دارد و اگر آن مشرک بت پرست که در درون آدمی است ایمان نیاورد چه سود که بر زبان لا اله الا الله براند؟ 1 7 Amen gh 1404/4/11 دمیان هرمان هسه 3.9 37 صفحۀ 216 عشق نباید التماس کند عشق نباید تمنا کند. عشق باید قدرت لازم را برای یافتن راه خود و رسیدن به اطمینان داشته باشد. آنوقت دیگر نیازی به جذب شدن ندارد بلکه خود مجذوب میکند 0 9 Amen gh 1404/4/11 دمیان هرمان هسه 3.9 37 صفحۀ 197 روح زندگی ساده اجتماعی بسیار زیبا است. اما این چیزی نیست که اکنون در همه جا در حال شکفتگی و رشد باشد. روح اجتماعی واقعی از طریق یاری و كمك جداگانه هر يك از افراد جامعه ایجاد میشود و سپس بعد از مدتی شکل دنیا را تغییر میدهد. در حال حاضر تنها مظهر روح اجتماعی، غریزه حیوانی فعال است. انسانها به آغوش یکدیگر میروند زیرا از یکدیگر می ترسند. اشرف مخلوقات از خودش میترسد. آنها با یکدیگر متشکل میشوند تا در انتها از خودشان در مقابل خودشان دفاع کنند چرا؟ زیرا انسان زمانی که با خودش هماهنگ نشده است میترسد و قادر به شناخت خود نمی باشد. آنها اجتماعاتی تشکیل می دهند، زیرا هر کدام از عوامل ناشناخته ای در درون خود میترسند. 0 4
بریدههای کتاب Amen gh Amen gh 2 ساعت پیش نفرین زمین جلال آل احمد 3.8 10 صفحۀ 145 مگر نه این که « از پا افتادن» یعنی «مردن»؟ و بعد این روی پا ایستادن فقط روی پای بدن نیست، روی پای کار خود ایستادن هم هست، و روی پای اراده ی خود 0 2 Amen gh دیروز به دور از مردم شوریده تامس هاردی 4.1 11 صفحۀ 248 عشق شریف- هرچند نه امید بخش- آن است که حتی ترس از افشاندن بذر بیزاری در دل دلدار نیز نتواند آن را از پیکار با خطاهای خویش یا لغزشهای او باز دارد. 0 8 Amen gh 1404/4/15 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 62 گل وجود آدمی خاک فقر است که با اشک آمیخته اند و در کوره رنج پخته اند. زینب کبری گنجینه دار عالم رنج است. او را این چنین بشناس او محمل گران بارترین رنج هایی است که در این مبارکه نهفته لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كبد. او وارث بیت الاحزان فاطمه است و بیت الاحزان قبله رنج آدمی است. 0 10 Amen gh 1404/4/15 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 100 تاریخ امانت دار فریاد «هل من ناصر» حسین است و فطرت گنجینه دار آن... و از آن پس کدام دلی است که با یاد او نتپد؟ مردگان را رها کن سخن از زندگان عشق میگویم... 0 6 Amen gh 1404/4/15 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 73 اسلام لباسی نیست که با پیکر جاهلیت جفت بیاید اما اینجا دنیاست و بادیه وهم میان ظاهر و باطن فاصله انداخته است. شیطان جاهلان متنشک را با نماز می فریبد 0 9 Amen gh 1404/4/13 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 98 صفحۀ 8 جاهلیت ریشه در درون دارد و اگر آن مشرک بت پرست که در درون آدمی است ایمان نیاورد چه سود که بر زبان لا اله الا الله براند؟ 1 7 Amen gh 1404/4/11 دمیان هرمان هسه 3.9 37 صفحۀ 216 عشق نباید التماس کند عشق نباید تمنا کند. عشق باید قدرت لازم را برای یافتن راه خود و رسیدن به اطمینان داشته باشد. آنوقت دیگر نیازی به جذب شدن ندارد بلکه خود مجذوب میکند 0 9 Amen gh 1404/4/11 دمیان هرمان هسه 3.9 37 صفحۀ 197 روح زندگی ساده اجتماعی بسیار زیبا است. اما این چیزی نیست که اکنون در همه جا در حال شکفتگی و رشد باشد. روح اجتماعی واقعی از طریق یاری و كمك جداگانه هر يك از افراد جامعه ایجاد میشود و سپس بعد از مدتی شکل دنیا را تغییر میدهد. در حال حاضر تنها مظهر روح اجتماعی، غریزه حیوانی فعال است. انسانها به آغوش یکدیگر میروند زیرا از یکدیگر می ترسند. اشرف مخلوقات از خودش میترسد. آنها با یکدیگر متشکل میشوند تا در انتها از خودشان در مقابل خودشان دفاع کنند چرا؟ زیرا انسان زمانی که با خودش هماهنگ نشده است میترسد و قادر به شناخت خود نمی باشد. آنها اجتماعاتی تشکیل می دهند، زیرا هر کدام از عوامل ناشناخته ای در درون خود میترسند. 0 4