بریده‌های کتاب چگونه تغییر کنیم؟

در روان‌شناسی چیزی هست به نام «اثر گفتنْ باور کردن است». به‌لطفِ ناهمخوانی شناختی، وقتی چیزی را به دیگران می‌گویید، احتمال اینکه خودتان هم آن را باور کنید بالا می‌رود.

تحقیقات جدید در مدارس فلوریدا نشان می دهد مشروط کردن وسوسه به رفتارهای خوبی که گاهی از انجامشان می‌ترسیم می‌تواند، هم در بلندمدت و هم در کوتاه‌مدت، باعث تداوم آن رفتارها شود. وقتی به دانش‌آموزان احازه داده می‌شد موقع حل مسئله‌های سخت ریاضی تنقلات بخورند، آهنگ گوش کنند و یا با ماژیک بازی کنند، برخلاف تصور بسیاری از معلمان، تکلیفشان را بهتر انجام می‌دادند.

برای رفع مشکل، اول باید بپذیریم که، در بسیاری از مواقع، ما از انجام کاری که به صلاحمان است خوشمان نمی‌آید. در واقع، یکی از مهم‌ترین موانع برای تغییر، درد و ناراحتی کوتاه‌مدتی است که کارهایی به ما تحمیل می‌کنند که می‌دانیم باید انجام دهیم. معمولا دنبال کردن اهداف بلندپروازانه به معنی کشمکش با وسوسه‌هاست.

وقتی کتابی را می خوانیم مثل این است که با نویسنده آن صحبت می کنیم، به همین خاطر، در انتخاب کتاب باید حسابی سخت‌گیر باشید. چون زمانتان محدود است، باید با کسی صحبت کنید که بتواند چیزی را که نمی دانید به شما یاد بدهد. همچنین باید از طرف مقابل خوشتان بیاید، چون می خواهید از وقتی که با او می گذرانید لذت ببرید و مطمئن باشید که او از ته قلب به دنبال خیر و صلاح شماست. به خاطر همه این دلایل، این کتاب را تا آخر بخوانید.😉