بریدههای کتاب میدگارد؛ دره طلسم شده negin 1402/8/29 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 174 یه افسانه قدیمی هست که میگه اتش دارای شش فرزند بود ماه ، خورشید ، نسیم ،خفقان ،جان و.. از این بین ماه و خورشید دل داده هم شدند و برای رسیدن بهم پرواز کردند و از اتش جدا شدند اما زمین که خورشید را دید به او دل بست و به ماه حسودی کرد و بین خورشید و ماه قرار گرفت خورشید از عشق به ماه شعله ور شد و هنوز درحال سوختن است 0 4 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 315 محبت و عشق حقیقی در دل به وجود میاد. چیزی که بین تمام موجودات مشترکه. وقتی به کسی علاقه داشته باشیم که بهش خیانت نکردیم. این خیانت نیست! خیانت اینه که ما نسبت به علاقه کسی بی اعتنایی کنیم. عشق نه خيانته و نه جرم! بی اعتنایی به احساسات خیانته، هوس خیانته. -سلما زا سوده- 0 1 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 315 عشق، هوس، سراغ همه موجودات می روند، انسان ها، پریان، اجنه و حتی حیوانات... اما در این بین تنها کسانی پیروز می شوند که صبر داشته باشند و عشق واقعی را از هوس تشخیص دهند. 0 1 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 315 می دونی عشق و هوس شروع نزدیکی دارن، نباید فریب خورد، وقتی که هوس لباس عشق رو تنش میکنه و ظاهر می شه شناختنش کار ساده ای نیست اما همیشه چیزی هست که عشق واقعی رو ثابت میکنه و اون زمانه. هوس در برابر گذر زمان کم کم پیر میشه و می میره اما عشق هرگز! زمان عشق را در آغوش می گیرد و به آن بال و پر میدهد. آن را همچون خورشیدی سوزان در دریای محبت وجود به پرواز در می آورد. 0 2 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 12 مسبب تمام بدبختی هایش، چیزهایی بودند که در آن جنگل می دید برای همین بارها و بارها تصمیم گرفته بود دیگر چشم هایش را بروی همه ی آنها ببندد اما هر بار وقتی که درد تنهایی بر او مستولی میشد، اراده او را در برابر خواسته اش ضعیف می کرد. 0 3 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 87 آریا به تینا خیره شده بود اما از نگاهش مشخص بود که چشم هایش اصلاً در آن زمان و مکان حضور ندارند. برای لحظاتی سکوت سنگینی بین آنها حکمفرما شد جوری که تینا کم کم داشت احساس شرم می کرد. پس از چند ثانیه آریا به آرامی دستگیره در را رها کرد و با قدم هایی لرزان و بسیار آرام به سمت تینا که در چند قدمی او ایستاده بود به راه افتاد و وقتی که به او رسید در همان سکوت سنگین فقط او را نگریست. سادگی و صداقت در چشمان سبز و معصومش موج می زد و در این لباس انگار تازه آریا میتوانست تفاوت ها را بین انسان و پری احساس کند. انگار شخصیت واقعی تینا در این لباس خودش را فریاد می زد. 0 3 وایولت 1404/4/19 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 153 -خیلی بدجنسی چطوری دلت اومد؟! بیچاره آریا چه دختر عمویی نصیبش شده. کاش من یه پسر عمو مثل این داشتم اون وقت دو دستی نگهش می داشتم. -فالی! دهنتو ببند... -خب چیه راست میگم دیگه. یکی از دختر خاله هام زن یه عفریت شده! تو این قحطی شوهر پسر خوب کم پیدا میشه. -بسه دیگه! صداتو میشنوه! 7 4 وایولت 1404/4/20 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 163 -این همون گله؟ اما آریا هر چقدر سعی کرد نتوانست جوابی بدهد. از خجالت داشت آب می شد هیچ وقت فکرش را هم نمی کرد نگه داشتن آن شاخه گل باعث شود روزی میان عقل و احساسش گیر کند. چند لحظه بعد تینا برگشت و در حالی که شیطنت از چشم های سبزش می بارید با بی رحمی تمام گفت:《زود باش بگو برای چی نگهش داشتی؟》 با این سؤال، آریا حسابی جا خورد. هیچ جوابی هم نداشت که به او بدهد و قائله را ختم کند. انگار تینا بهتر از آریا حقیقت را می دانست اما میخواست اعتراف بگیرد و زجر اعتراف احساس را در چشمهای او ببیند. 1 2 وایولت 1404/3/2 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 203 (استاد جادو یعنی کاری که چگونگی انجام اون هیچ دلیل منطقی نداره.) شیث دستش را بالا برد و گفت:(این درست نیست. در عالم هستی قوانین طبیعی زیادی وجود دارن که شماها کم و بیش با آنها آشنایی دارید و البته درس ریاضیات زمینی برای همین آشنایی هاست. اما قوانینی هم وجود دارن که یا منشأ طبیعی ندارن و یا ما از آنها بی اطلاعیم اگر چه بعضی از آنها را در درس ریاضیات غیر زمینی فرا میگیریم. در هر صورت هیچ اتفاقی نمی افته مگر اینکه یک دلیل منطقی برای آن وجود داشته باشه حالا ما این دلایل را بدونیم یا ندونیم در اصل قضايا تأثیری نداره و در صورت فراهم شدن شرایط لازم اتفاق رخ خواهد داد. اعمالی مثل جادوگری با تکیه براین قوانین انجام میشوند.) 1 11
بریدههای کتاب میدگارد؛ دره طلسم شده negin 1402/8/29 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 174 یه افسانه قدیمی هست که میگه اتش دارای شش فرزند بود ماه ، خورشید ، نسیم ،خفقان ،جان و.. از این بین ماه و خورشید دل داده هم شدند و برای رسیدن بهم پرواز کردند و از اتش جدا شدند اما زمین که خورشید را دید به او دل بست و به ماه حسودی کرد و بین خورشید و ماه قرار گرفت خورشید از عشق به ماه شعله ور شد و هنوز درحال سوختن است 0 4 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 315 محبت و عشق حقیقی در دل به وجود میاد. چیزی که بین تمام موجودات مشترکه. وقتی به کسی علاقه داشته باشیم که بهش خیانت نکردیم. این خیانت نیست! خیانت اینه که ما نسبت به علاقه کسی بی اعتنایی کنیم. عشق نه خيانته و نه جرم! بی اعتنایی به احساسات خیانته، هوس خیانته. -سلما زا سوده- 0 1 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 315 عشق، هوس، سراغ همه موجودات می روند، انسان ها، پریان، اجنه و حتی حیوانات... اما در این بین تنها کسانی پیروز می شوند که صبر داشته باشند و عشق واقعی را از هوس تشخیص دهند. 0 1 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 315 می دونی عشق و هوس شروع نزدیکی دارن، نباید فریب خورد، وقتی که هوس لباس عشق رو تنش میکنه و ظاهر می شه شناختنش کار ساده ای نیست اما همیشه چیزی هست که عشق واقعی رو ثابت میکنه و اون زمانه. هوس در برابر گذر زمان کم کم پیر میشه و می میره اما عشق هرگز! زمان عشق را در آغوش می گیرد و به آن بال و پر میدهد. آن را همچون خورشیدی سوزان در دریای محبت وجود به پرواز در می آورد. 0 2 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 12 مسبب تمام بدبختی هایش، چیزهایی بودند که در آن جنگل می دید برای همین بارها و بارها تصمیم گرفته بود دیگر چشم هایش را بروی همه ی آنها ببندد اما هر بار وقتی که درد تنهایی بر او مستولی میشد، اراده او را در برابر خواسته اش ضعیف می کرد. 0 3 وایولت 1404/4/18 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 87 آریا به تینا خیره شده بود اما از نگاهش مشخص بود که چشم هایش اصلاً در آن زمان و مکان حضور ندارند. برای لحظاتی سکوت سنگینی بین آنها حکمفرما شد جوری که تینا کم کم داشت احساس شرم می کرد. پس از چند ثانیه آریا به آرامی دستگیره در را رها کرد و با قدم هایی لرزان و بسیار آرام به سمت تینا که در چند قدمی او ایستاده بود به راه افتاد و وقتی که به او رسید در همان سکوت سنگین فقط او را نگریست. سادگی و صداقت در چشمان سبز و معصومش موج می زد و در این لباس انگار تازه آریا میتوانست تفاوت ها را بین انسان و پری احساس کند. انگار شخصیت واقعی تینا در این لباس خودش را فریاد می زد. 0 3 وایولت 1404/4/19 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 153 -خیلی بدجنسی چطوری دلت اومد؟! بیچاره آریا چه دختر عمویی نصیبش شده. کاش من یه پسر عمو مثل این داشتم اون وقت دو دستی نگهش می داشتم. -فالی! دهنتو ببند... -خب چیه راست میگم دیگه. یکی از دختر خاله هام زن یه عفریت شده! تو این قحطی شوهر پسر خوب کم پیدا میشه. -بسه دیگه! صداتو میشنوه! 7 4 وایولت 1404/4/20 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 163 -این همون گله؟ اما آریا هر چقدر سعی کرد نتوانست جوابی بدهد. از خجالت داشت آب می شد هیچ وقت فکرش را هم نمی کرد نگه داشتن آن شاخه گل باعث شود روزی میان عقل و احساسش گیر کند. چند لحظه بعد تینا برگشت و در حالی که شیطنت از چشم های سبزش می بارید با بی رحمی تمام گفت:《زود باش بگو برای چی نگهش داشتی؟》 با این سؤال، آریا حسابی جا خورد. هیچ جوابی هم نداشت که به او بدهد و قائله را ختم کند. انگار تینا بهتر از آریا حقیقت را می دانست اما میخواست اعتراف بگیرد و زجر اعتراف احساس را در چشمهای او ببیند. 1 2 وایولت 1404/3/2 میدگارد؛ دره طلسم شده جلد 1 احمدرضا صالحی سیف آبادی 4.4 9 صفحۀ 203 (استاد جادو یعنی کاری که چگونگی انجام اون هیچ دلیل منطقی نداره.) شیث دستش را بالا برد و گفت:(این درست نیست. در عالم هستی قوانین طبیعی زیادی وجود دارن که شماها کم و بیش با آنها آشنایی دارید و البته درس ریاضیات زمینی برای همین آشنایی هاست. اما قوانینی هم وجود دارن که یا منشأ طبیعی ندارن و یا ما از آنها بی اطلاعیم اگر چه بعضی از آنها را در درس ریاضیات غیر زمینی فرا میگیریم. در هر صورت هیچ اتفاقی نمی افته مگر اینکه یک دلیل منطقی برای آن وجود داشته باشه حالا ما این دلایل را بدونیم یا ندونیم در اصل قضايا تأثیری نداره و در صورت فراهم شدن شرایط لازم اتفاق رخ خواهد داد. اعمالی مثل جادوگری با تکیه براین قوانین انجام میشوند.) 1 11