بریدههای کتاب خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش مریم قاروبی 1403/10/25 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 114 0 0 مریم قاروبی 1403/10/25 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 63 ای مسافران که به راههای دور میروید برای دیدن افقهای نور میروید خاموش کنید گوشی خود را به وقت سفر وگرنه به جاهای ناجور میروید 0 3 🌸زینب زینلی🌸 1404/4/8 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 13 گونه ها و پلک های خرگوش به آرامی لرزید. لبخندی زد و ناباورانه گفت: (( حالا راستراستکی میخواهید مرا بخورید؟ )) شیرسلطان خندهی بلندی سر داد و دندانهای مصنوعیاش را که از جا دررفته بود، توی هوا گرفت. دندانها را جا زد و گفت: (( هم راستراستکی میخواهیم بخوریمت، هم درستهدرسته میخواهیم بیندازیمت توی آن دیگسیاهه که آبش دارد جَکوجوش میآید. )) 0 34 مریم قاروبی 1403/10/25 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 110 دوستانت را مرنجان ای پسر ای که داری توی کله شور و شر از صدای خود مشو مغرور و منگ چون که با مخ میخوری بر تخته سنگ 0 1 مریم قاروبی 1403/11/3 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 175 خوشا آهسته رفتن در خیابان و یا آرام رفتن در بیابان خوشا رفتن به کافهای که آنجا نباشد عجله در خوردن نان مگر عمر تو کوتاه است ای دوست که مثل اسکوتر هستی شتابان؟ 0 3 Saleh Alavi 1403/8/14 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 123 خیره شد به دیواری که سه تا کارد آشپزخانه روی آن خودنمایی می کرد. درست مثل فیلم های جنایی ترسناک... 0 1
بریدههای کتاب خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش مریم قاروبی 1403/10/25 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 114 0 0 مریم قاروبی 1403/10/25 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 63 ای مسافران که به راههای دور میروید برای دیدن افقهای نور میروید خاموش کنید گوشی خود را به وقت سفر وگرنه به جاهای ناجور میروید 0 3 🌸زینب زینلی🌸 1404/4/8 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 13 گونه ها و پلک های خرگوش به آرامی لرزید. لبخندی زد و ناباورانه گفت: (( حالا راستراستکی میخواهید مرا بخورید؟ )) شیرسلطان خندهی بلندی سر داد و دندانهای مصنوعیاش را که از جا دررفته بود، توی هوا گرفت. دندانها را جا زد و گفت: (( هم راستراستکی میخواهیم بخوریمت، هم درستهدرسته میخواهیم بیندازیمت توی آن دیگسیاهه که آبش دارد جَکوجوش میآید. )) 0 34 مریم قاروبی 1403/10/25 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 110 دوستانت را مرنجان ای پسر ای که داری توی کله شور و شر از صدای خود مشو مغرور و منگ چون که با مخ میخوری بر تخته سنگ 0 1 مریم قاروبی 1403/11/3 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 175 خوشا آهسته رفتن در خیابان و یا آرام رفتن در بیابان خوشا رفتن به کافهای که آنجا نباشد عجله در خوردن نان مگر عمر تو کوتاه است ای دوست که مثل اسکوتر هستی شتابان؟ 0 3 Saleh Alavi 1403/8/14 خوراک خرگوش با سس هزارویک شب برای شیر زیرشلواری پوش فرهاد حسن زاده 3.8 9 صفحۀ 123 خیره شد به دیواری که سه تا کارد آشپزخانه روی آن خودنمایی می کرد. درست مثل فیلم های جنایی ترسناک... 0 1