بریده کتابهای آدمیان ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 88 زخمهای یکدیگر را مرهم گذاشتیم، التیام یافتند، دردمان کاسته شد اما از هر کدام یادگاری بر جان و روانمان جا مانده است تا یاد آور شود هر خدشه و سایشی بهایی برای توانمند شدن و بلوغمان بود. 0 2 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 35 دوست خوب من! در جهانی که صداقت و دوستی بی معنا شده، وجودت چنان ارزشمند است که چراغی سوسوزنا از دور دست ها، که به ره گم کردهای در کولاک امید میدهد و به نجوا میگوید طاقت بیاور، زنده بمان، به رسایی در تنهایی ایمان داشته باش و تسیلم نشو! 0 1 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 69 چیزی که اهمیت داره خود زندگیه، زندگی کردن به بهترین و شادترین شکل ممکن، در واقع درست زندگی کردن و درست زندگی کردن یعنی این که نذاری سوالی در وجودت باشه و جرئت بیانش رو نداشته باشی. 0 1 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 81 برندهترین تیغ جراح رو در دست داشتم "واژه" 2 57 ☆ 1403/6/5 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 11 درد در روح آنقدر زیاد بود که سوزش این زخم اهمیت نداشت، خنده دار به نظر میرسید. 0 1 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 88 《تنها انسان است که می تواند پناه انسان باشد و تنها انسان است که می تواند انسان را از پای درآورد.》 0 1 ☆ 1403/6/5 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 35 《انسان تنها موجودیست که همواره تلاش کرده چیزی باشد که نیست.》 0 1
بریده کتابهای آدمیان ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 88 زخمهای یکدیگر را مرهم گذاشتیم، التیام یافتند، دردمان کاسته شد اما از هر کدام یادگاری بر جان و روانمان جا مانده است تا یاد آور شود هر خدشه و سایشی بهایی برای توانمند شدن و بلوغمان بود. 0 2 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 35 دوست خوب من! در جهانی که صداقت و دوستی بی معنا شده، وجودت چنان ارزشمند است که چراغی سوسوزنا از دور دست ها، که به ره گم کردهای در کولاک امید میدهد و به نجوا میگوید طاقت بیاور، زنده بمان، به رسایی در تنهایی ایمان داشته باش و تسیلم نشو! 0 1 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 69 چیزی که اهمیت داره خود زندگیه، زندگی کردن به بهترین و شادترین شکل ممکن، در واقع درست زندگی کردن و درست زندگی کردن یعنی این که نذاری سوالی در وجودت باشه و جرئت بیانش رو نداشته باشی. 0 1 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 81 برندهترین تیغ جراح رو در دست داشتم "واژه" 2 57 ☆ 1403/6/5 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 11 درد در روح آنقدر زیاد بود که سوزش این زخم اهمیت نداشت، خنده دار به نظر میرسید. 0 1 ☆ 1403/6/6 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 88 《تنها انسان است که می تواند پناه انسان باشد و تنها انسان است که می تواند انسان را از پای درآورد.》 0 1 ☆ 1403/6/5 آدمیان زویا قلی پور 3.0 1 صفحۀ 35 《انسان تنها موجودیست که همواره تلاش کرده چیزی باشد که نیست.》 0 1