بریدههای کتاب دلقک ریحانهفلاح 1403/1/7 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 86 خیلی وقته یه جای خیلی باز ندیدم که بشه دور دوراشو نگا کرد. همه جا نیگا آدم میگیره به یه ساختمون دراز زشت. بیچاره ما نه؟ 0 1 nabi𖦹 1403/5/5 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 274 خدایا،خوشحالی رو به همه برگردون! 0 6 nabi𖦹 1403/5/5 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 149 میگم:«ترسو خودتی! من فقط مثه تو دلقک نیستم،من یه آدم جدی ام!» از حرف خودم جا میخورم.آدم جدی؟این یه جور افتخاره یا یه جور ناتوانی؟ 0 4 ریحانهفلاح 1403/1/7 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 16 بعضی اختراعات بشر واقعا به درد بخورن. یکیش همین چاییسازه که سهسوته آبو جوش مییاره و آدمو در لحظه، تو بغل گرم و نرم چایی میندازن. :) 3 20 سارا 1402/7/19 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 140 قبلنا هرکی میتونسته هر لباسی بپوشه و هر جوری زندگی کنه؛ اما حالا تو شهرای بزرگ کافیه یکی لباس دلقکی، اونم نه لباس کاملا دلقکی، بپوشه و تو خیابون راه بره تا مردم با چشا و حرفاشون تیکه پارش کنن! 0 9 ریحانهفلاح 1403/1/7 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 47 عمه راست میگفت. اون موقهها خیلی باحال بوده، همهچی حسابی بوده. به همه خوش میگذشته؛ اما هرچی گذشت بدتر و بدترشده، جوری که حالا همهی بزرگترا به همهی ما کوچیکترا پز اون موقهها رو میدن. 0 0 زینب صادقپور 1402/12/20 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 71 همیشه آدما موقهی سلام و خداحافظی یه حرفای بیخودی به هم میگن. 0 11 زینب صادقپور 1402/12/20 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 20 « اون دیوونه بود. آدم که دیوونهها رو نمیزنه!» این جمله رو بیستوپنج بار با خودم تکرار کردم. 0 9 nabi𖦹 1403/5/5 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 224 خانم روح میخنده:«اره اطلاعات زیاد ترسناکه!» 0 4
بریدههای کتاب دلقک ریحانهفلاح 1403/1/7 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 86 خیلی وقته یه جای خیلی باز ندیدم که بشه دور دوراشو نگا کرد. همه جا نیگا آدم میگیره به یه ساختمون دراز زشت. بیچاره ما نه؟ 0 1 nabi𖦹 1403/5/5 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 274 خدایا،خوشحالی رو به همه برگردون! 0 6 nabi𖦹 1403/5/5 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 149 میگم:«ترسو خودتی! من فقط مثه تو دلقک نیستم،من یه آدم جدی ام!» از حرف خودم جا میخورم.آدم جدی؟این یه جور افتخاره یا یه جور ناتوانی؟ 0 4 ریحانهفلاح 1403/1/7 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 16 بعضی اختراعات بشر واقعا به درد بخورن. یکیش همین چاییسازه که سهسوته آبو جوش مییاره و آدمو در لحظه، تو بغل گرم و نرم چایی میندازن. :) 3 20 سارا 1402/7/19 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 140 قبلنا هرکی میتونسته هر لباسی بپوشه و هر جوری زندگی کنه؛ اما حالا تو شهرای بزرگ کافیه یکی لباس دلقکی، اونم نه لباس کاملا دلقکی، بپوشه و تو خیابون راه بره تا مردم با چشا و حرفاشون تیکه پارش کنن! 0 9 ریحانهفلاح 1403/1/7 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 47 عمه راست میگفت. اون موقهها خیلی باحال بوده، همهچی حسابی بوده. به همه خوش میگذشته؛ اما هرچی گذشت بدتر و بدترشده، جوری که حالا همهی بزرگترا به همهی ما کوچیکترا پز اون موقهها رو میدن. 0 0 زینب صادقپور 1402/12/20 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 71 همیشه آدما موقهی سلام و خداحافظی یه حرفای بیخودی به هم میگن. 0 11 زینب صادقپور 1402/12/20 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 20 « اون دیوونه بود. آدم که دیوونهها رو نمیزنه!» این جمله رو بیستوپنج بار با خودم تکرار کردم. 0 9 nabi𖦹 1403/5/5 دلقک هدی حدادی 4.3 14 صفحۀ 224 خانم روح میخنده:«اره اطلاعات زیاد ترسناکه!» 0 4